باب سوم ـ اسناد تجارتي
(فصل اول)
(برات)
حصه اول ــ «تحرير و شكل برات»
ماده
471 ـ برات بايد محتوي شرايط ذيل باشد:
1ـ كلمه برات در متن سند بهر زيانيكه برات تحرير شده باشد. 2ـ امر تاديه مبلغ
معين بلا قيد و شرط. 3ـ اسم مخاطب (تاديه كننده برات) 4ـ موعد تاديه 5ـ محل
تاديه 6ـ اسم شخصيكه مبلغ در وجه او و يا حواله كردش بايد تاديه شود. 7ـ محل و
تاريخ تحريرات. 8ـ امضاي صادر كننده برات.
ماده
(472) را
حاوي نباشد ماهيت برات را نخواهد داشت به استثناي حالاتيكه در فقرات ذيل ذكر
گرديده است: 1ـ براتيكه موعد تاديه در آن ذكر نشده باشد عند الرويت قابل تاديه
دانسته ميشود. 2ـ در براتيكه محل تاديه ذكر نباشد محليكه بعد از اسم مخاطب
تحرير شده باشد محل تاديه شناخته ميشود. 3ـ براتيكه محل صدور در آن ذكر نشده
باشد محليكه بعد از اسم صادر كننده مذكور باشد محل صدور شناخته ميشود.
ماده
473ـ برات را ميتوان قابل تاديه بامر صادر كننده يا در وجه صادر كننده يا
بحساب شخص ثالث تحرير كرد.
ماده
474 ـ تاديه
برات را ميتوان در اقامتگاه شخص ثالث چه در محل سكونت مخاطب باشد و چه در محل
ديگري مشروط نمود.
ماده
475 ـ براتي
كه عند الرويت و يا در مدت معيني بعد از ارائه قابل تاديه باشد صادر كننده
ميتواند شرط گذارد كه مبلغ تاديه ـ تكت پولي دانسته باشد. در براتهاي ديگر
شرط تكت پولي معتبر نيست. مقدار تكت پولي بايد تعيين شده باشد در صورت عدم
تعين تكت پولي معتبر نيست اگر تاريخ ديگري مقرر نشده باشد تكت پولي از تاريخ
تحريرات حساب خواهد شد.
ماده
476 ـ در
براتيكه مبلغ هم بحروف و هم بارقام تحرير شده باشد اگر بين هر دو تفاوت موجود
شود مبلغيكه با حروف تحرير گرديده معتبر است. در براتيكه مبلغ تنها با حروف و
يا تنها با ارقام مكرر تحرير شده باشد و در بين آنها تفاوت موجود شود به مبلغ
اقل اعتبار داده ميشود.
ماده
477 ـ امضاي
اشخاصيكه واجد صلاحيت و اهليت در برات نباشند باعتبار امضاي اشخاص واجد صلاحيت
اثري وارد نميتواند.
ماده
478 ـ كسانيكه برات را بناءو حساب شخصيكه وكالت او را ندارد امضاء كنند
هر نوع مسئوليت راجع با آن برات بايشان عايد است. در باره وكيلي كه از حدود
صلاحيت خود تجاوز كند نيز عين همين حكم معتبر است.
ماده
479 ـ قبول و تاديه برات تحت ضمانت صادر كننده است صادر
كننده ممكن است خود را از ضمانت قبول وارهاند ولي شرطيكه متضمن ابراء از
ضمانت تاديه باشد معتبر نيست.
حصه دوم
ظهر نويسي
ماده 480 ـ برات بموجب ظهر نويسي قابل انتقال ميگردد. اگر صادر كننده
برات جمله قابل انتقال نيست و با يك جمله ديگريكه عين معني را افاده كند نوشته
باشد برات مذكور بطريق ظهر نويسي نقل شده نتوانسته تابع احكام طلبات غير قابل
انتقال است. برات را ميتوان به مخاطب و صادر كننده و يا مسئولين ديگري ظهر
نويسي نمود با ظهر نويسي كافه حقوق متولد از برات انتقال مي يابد.
ماده
481 ـ
ظهر نويسي لازم است از هر گونه قيد و شروط عاري باشد. هر شرطيكه ظهر نويسي با
آن متعلق باشد بلا اثر ميباشد و ظهر نويسي يك قسمت از وجه برات باطل است. ماده
482 ـ ظهر نويسي يا برخود برات و يا بر يك ورقه ديگر ملصق ببرات نوشته ميشود
ظهر نويسي لازم است از طرف ظهر نويس امضا شود. اگردر ظهر نويسي اسم حامل ذكر
نگرديده باشد و يا ظهر نويس در ظهر برات يا ورقه مصلق برات تنها به امضاء
اكتفا نموده باشد اين ظهر نويسي صحيح و معتبر است. (ظهر نويسي سفيد).
ماده
483 ـ
اگر ظهر نويسي از نوع ظهر نويسي سفيد باشد حامل آن ميتواند: 1ـ ظهر نويسي را
بنام خود يا بنام شخص ديگري بنويسد. 2ـ برات بطور ظهر نويسي سفيد نقل و يا
بيك شخص ديگري تكرارا ظهر نويسي كند. 3ـ بدون پر كردن جاي سفيد آن و يا بدون
ظهر نويسي برات را بشخص ديگري نقل دهد.
ماده
484 ـ اگر
بر خلاف آن قيدي نباشد ظهر نويس متكفل قبول و تاديه برات سات. ظهر نويس
ميتواند اجراي يك ظهر نويس هيچ ضمانتيرا در مقابل شخصيكه بعد از آن برات باو
ظهر نويسي شده باشد ندارد. ماده 485 ـ اگر ظهر نويسي سفيد را يك ظهر
نويسي كامل (بنام شخص معين) تعقيب كند امضاء كننده ظهر نويسي اخير برات چنان
تلقي ميشود كه بتوسط ظهر نويسي سفيد مالك برات است ظهرنويسهاي خط زده شده
معتبر نيست. اگر ذو اليدي يك شخص بنابر سببي از برات زايل شده باشد حامل آن در
صورتيكه حقوق خود را اثبات بتواند مالك آن شمرده ميشود.
ماده
486 ـ اگر حامل برات عليه مسئولين دعوي كند مدعي عليه نميتواند باستناد
معاملات يا حاملين سابق يا صادر كننده دفع مسئوليت كند.
ماده
487 ـ اگر
ظهر نويسي حاوي يكي از عباره هاي ذيل باشد (براي تحصيل است) (براي قبض است) و
يا وكالتا يا عباره ديگري را كه دلالت بر وكالت نمايد حامل با اينكه واجد كافه
حقوق متولده از برات است شهر نويسي آن را فقط بحيث وكيل ميتواند اجرا نمايد.
درين حال مسئولين اينگونه برات نميتوانند پيش از آن ادعائيكه در برابر ظهر
نويس موكل دارند در مقابل حامل پيش كنند. وكالتي كه در ظهر نويسي موجود ميباشد
با مرگ شخص موكل و يا بنا بر زايل شدن اهليت قانوني ساقط نميشود. ماده 488
ـ در حاليكه در ظهر نويسي عبارت هاي (براي تضمين است) و يا (براي رهن است)
و يا تعبيراتيكه معني ضمانت و يا رهن از آن فهميده شود موجود باشد حامل
ميتواند از تمام حقوق متولده از ين برات استفاده كند اما ظهر نويسي برات از
طرف او تنها حكم ظهر نويسي از طرف وكيل را دارد.
ماده 489 ـ ظهر نويسي كه بعد از انقضاي مدت اجراء شود در حكم
ظهر نويسي است كه قبلا اجرا شده باشد. اگر بر خلاف آن حكمي موجود نباشد ظهر
نويسي بيتاريخ چنان محسوب ميشود كه قبل از ختم ميعاد اعتراض تحرير شده باشد.
حصه سوم
«قبولي»
ماده 490ـ برات را قبل از رسيدن موعد ا زطرف حامل و يا از طرف هر ذو
اليد ديگري به محل اقامتگاه مخاطب براي قبولي ميتوان ارائه نمود.
ماده
491ـ
صادر كننده ميتواند در برات براي قبولي مخاطب شرط مرور مدتي را قيد كند و يا
بدون مدت مكلفيت حامل را در اخذ قبولي تحرير نمايد. براتيكه تاديه آن به
اقامتگاه و يا بعد از ارائه تاديه آن بمرور مدتي مقيد نشده باشد صادر كننده
ميتواند آن را (غير قابل قبول) بنويسد. همچنان صادر كننده ميتواند شرط بگذارد
كه ارائه براي قبول قبل از تاريخ معين بعمل آمده نميتواند در صورتيكه از طرف
صادر كننده قيد (غير قابل قبول) درج نشده باشد هر ظهر نويس ميتواند با تعيين
يك مدت و يا بدون تعيين مدت برات را براي قبول مشروط نمايد.
ماده
492 ـ
در برات هائيكه تاديه آن يك مدت معين بعد از ارائه مشروط باشد لازم است از
تاريخ برات الي ظرف شش ماه ارائه شود. صادر كننده ميتواند اين مدت را كم يا
زياده نمايد از طرف ظهر نويس مدت تنها تقليل شده مي تواند.
ماده
493 ـ براتيرا
كه حامل براي قبولي ارائه ميكند مجبور نيست بمخاطب تسليم كند مخاطب ميتواند
فرداي روزيكه برات باو ارائه شده باشد براي بار دوم طالب ارائه گردد. اگر حامل
اعتراض كند و در جواب بمطالبه بار دوم استناد نشود علاقه مندان نميتوانند قبول
ننمودن مطالبه دوم را ادعا كنند. ماده 494 ـ قبول به عبارت (قبول گرديده است)و
يا به عبارت ديگري كه مفيد همين معني باشد افاده ميشود و از طرف مخاطب امضاء ميگردد
محض امضاي مخاطب بر روي برات هم در حكم قبول است در حاليكه تاديه برات بعد از
ارائه در يك مدت معين و يا ارائه آن در ظرف يك مدت معين براي قبولي مشروط باشد
اگر حامل درج ترايخ روز ارائه را تقاضا نكند هر روزي كه قبولي در آن واقع شده
باشد تاريخ همان روز درج ميشود. اگر مخاطب در حين قبول تاريخ درج نكرده باشد
لازم است حامل براي محافظه حقوق خود در مقابل ظهر نويسها و در مقابل صادر
كننده ه با تنظيم يك ورقه اعتراض (پروتست) كه در وقت و زمان معين تحرير شده
باشد اين غلت را اثبات كند.
ماده
495 ـ
قبول بايد بدون قيد و شرط باشد ولي مخاطب ميتواند جزئي از مبلغ محتويه برات را
قبول نكند. تمام قيود ديگري كه در قبول درج ميشود اگر مندرجات برات را تعديل
نمايد در حكم عدم قبول است. معذالك قبول كننده بشرط در حدود شرطيكه نوشته
مسئول است.
ماده
496 ـ
اگر برات طوري صادر شده باشد كه در محل غير اقامتگاه مخاطب قابل تاديه باشد و
نام شخصيكه باو تاديه ميشود در آن تصريح نشده باشد چنان محسوب ميشود كه قبول
كننده تعهد نموده كه وجه برات را شخصا در محل تاديه ادا نمايد.
ماده
497 ـ
شخصيكه برات را قبول ميكند مسئول تاديه آنست در صورت امتناع از تاديه اگر حامل
صادر كننده برات هم باشد بموجب مواد (518 ـ519) همه حقوق قابل مطالبه را
ميتواند دعوي كند. ماده 498 ـ اگر قبول كننده قبولي را بروي برات نوشته باشد
و قبل از تسليمي برات بحامل آنرا خط بزند چنان محسوب ميشود كه از قبول امتناع
نموده است. ولي اگر مخاطب اين قبول را بحامل و يا بيكي از اشخاص امضاء كننده
برات تحريرا اخبار و بعد از آن قبولي خود را خط زده باشد در دايره قبول خود
مسئول است.
حصه چهارم
ضمانت
ماده 499 ـ تاديه يك برات جزو و يا وكلا توسط ضمانت تامين شده ميتواند
تضمين ممكن است از طرف شخصي ثالث و يا يكي از امضاء كنندگان بوده باشد.
ماده
500 ـ ضمانت يا در برات و يا در يك ورقه ملحقه درج ميشود. ضمانت يا عبارت
(براي ضمانت است) و يا عبارت شبيه آن افاده ميشود و از طرف ضامن امضاء
ميگردد. امضاي اشخاص ديگر غير از صادر كننده و مخاطب بر روي برات افاده ضمانت
را ميكند در ضمانت بايد تصريح گردد كه بحساب كدام شخص ضمانت شده است و اگر
تصريح نگرديده باشد بحساب صادر كننده شمرده ميشود.
ماده
501 ـ ضمانت
كننده باندازه شخصيكه ضامن او شده است مسئول است. اگر برات بشكل قانوني ترتيب
نشده باشد ضامن از تعهد خود بري ميباشد اگرضامن وجه برات را تاديه كند حق دارد
عليه شخص ضمانت شده و اشخاص ديگري كه نزد شخص ضمانت شده مسئوليت دارند رجوع
كند.
حصه پنجم
موعد
ماده 502 ـ برات را ميتوان بشرايط ذيل صادر نمود: 1ـ در مدت معين بعد
از ارائه . 2ـ در مدت معين بعد از تاريخ برات. 3ـ در تاريخ معين. تبصره:
براتهاي خارج از مواعد فوق يا براتهائيكه تاديه آن مقيد باقساط شده باشد باطل
است.
ماده
503 ـ براتيكه تاديه آن به ارائه مشروط باشد لازم است در موقع ارائه تاديه
گردد و براتهائيكه تاديه آن در يك مدت معين بعد از ارائه لازم باشد حتما بايد
در ظرف مدتي كه براي ارائه جهت قبول مشرول باشد ارائه شود.
ماده
504 ـ براتيكه وعده تاديه آن در يك مدت معين بعد از ارائه ميباشد وقت
تاديه آن را تاريخ قبول و يا تاريخ اعتراض تعيين ميكند. در حاليكه اعتراض نشده
باشد نسبت به شخص قبول كننده برات كه قبولي او بيتاريخ باشد روز اخير مدتيكه
ذريعه قانون يا قرارداد براي ارائه تعيين گرديده اعتبار داده ميشود.
ماده
505 ـ
براتيكه بيك و يا چند ماه بعد از تاريخ صدور و يا بعد از ارائه واجب التاديه
ميباشد ميعاد تاديه آن تاريخ مقابل همان ماهي است كه در آن تاديه صورت ميگيرد.
و اگر تاريخ مقابل موجود شده نتواند روز اخير ماه موعد تاديه شمرده ميشود اگر
برات براي تاديه در يك يا چند ماه و نيم اصدار شده باشد اول بايد ماه هاي كامل
را حساب نمود. اگر موعد برات ابتداي ماه و نهايت ماه تعيين شده باشد مقصد ازين
تعبيرات اول پانزدهم و روز اخير ماه است. ذكر هشت يا پانزده روز ه و يك و يا
دو هفته نبوده بلكه هشت و يا پانزده روز حقيقي است تعبير نيم ماه به 5 1 روز
اطلاق ميشود.
ماده
506 ـ اگر از نظر ميعاد تادهي تقويم محل صدور برات با تقويم محل تاديه
اختلاف داشته باشد تقويم محلت اديه معتبر است. اگر موعد پرداخت برات با تعطيل
تصادف كند بايد روز بعد از تعطيل تاديه شود. همين قاعده در مورد ساير اوراق
تجارتي نيز رعايت خواهد شد.
حصه ششم
تاديه
ماده 507 ـ حامل مجبور است بروزيكه برات قابل تاديه ميباشد و يا منتهي
تا دو روز كار بعد از آن به مخاطب رجوع نمايد.
ماده
508 ـ در حاليكه مخاطب وجه برات را تاديه ميكند از حامل تقاضا مينمايد كه
به برات رسيد تحرير و آنرا تسليم كند. در صورت تاديه قسمي برات رد نميشود ولي
مخاطب ميتواند تقاضا نمايد كه در برات براي قسمت تاديه شده باو رسيد داده شود.
ماده
509 ـ حامل برات قبل از حلول موعد بگرفتن وجه برات مجبور نميشود.
مخاطبيكه قبل از حلول موعد برات را تاديه ميكند ضرر اين تاديه بخودش متوجه
خواهد شد. شخصيكه در حلول موعد برات را تاديه ميكند بري الزمه ميشود مشروط
براينكه حيله و يا غفلت فاحش در تاديه بعمل نيامده باشد. شخص تاديه كننده به
تدقيق انتظام و توالي ظهر نويسي ها مجبور است ليكن بتدقيق صحت امضاي ظهر
نويسان مكلف نخواهد بود.
ماده
510 ـ
اگر برات پولي كه در محل تاديه رايج نباشد صادر گردد و صادر كننده پولي را كه
تاديه آن در برات ذكر گرديده شرط نگذاشته باشد مخاطب ميتواند كه پول متداول
محل تاديه را قرار قيمت (روز تاديه) اجرا نمايد اگر نوع وجه برات مقيد باشد و
مديون برات از تاديه عاجز آيد حامل ميتواند تقاضا كند وجه برات را به پول محل
تاديه بقرار روز نرخ موعد تاديه كند.
ماده
511 ـ
نرخهائيكه در محل تاديه جاري ميباشد اساس قيمت پول خارجي شمرده ميشود. صادر
كننده و يا يكي از ظهر نويسان ميتواند مبلغي را كه تاديه خواهد شد مطابق قيمت
معين تسغير و در برات درج كند . اگر وجه برات به پولي تعيين شود كه در مملكت
صادر كننده و تاديه كننده اسم واحد و قيمت متفاوت داشته باشد درين صورت مسكوك
(پول رايج) محل تاديه معتبر دانسته ميشود.
ماده
512 ـ در حاليكه براي وجه برات در ظرف مدت معين ماده (507) براي تاديه
رجوع نشود هر يكي از مديونين برات ميتوانند مبلغ برات را بمصرف و خساره حامل
بمقام صلاحيت دار توديع كنند.
حصه هفتم
حق رجوع در حال عدم قبول و
عدم تاديه
ماده 513 ـ حامل عليه صادر كننده و ظهر نويس و اشخاص مسئول ديگر در
حالات ذيل ميتواند رجوع كند. 1ـ اگر در حلول مدت برات تاديه بعمل نيامده
باشد. 2ـ اگر از قبول كلا يا قسما امتناع شده باشد. 3ـ در صورت افلاس مخاطب
خواه برات قبول شده باشد و يا نشده باشد يا در صورت معطلي تاديه از جانب مخاطب
چه بحكم محكمه باشد يا نباشد. و يا درصورتيكه حامل به محكمه مراجعه نموده و
معادل وجه برات از اموال مخاطب تحت مراقبت گرفته شده و نتيجه نداده باشد. 4 ـ
در صورت افلاس صادر كننده براتيكه غير قابل قبول باشد.
ماده
514 ـ
استنكاف از قبول يا تاديه لازم است با يك ورقه رسميه كه اعتراض عدم قبول و يا
عدم تاديه گفته ميشود اثبات كرده شود بايد اعتراض عدم تاديه در روزيكه تاديه
برات لازم مي آيد و يا در ظرف دو روز كار متعاقبه بعمل آيد و اعتراض عدم قبول
بايد در ظرف مدتيكه براي ارائه برات بجهت قبول تعيين شده اجرا شود. در موضوع
فقره دوم ماده (493) اگر ارائه اول برات در روز اخير موعد بوقوع آمده باشد
اعتراض را ميتواند در روز آينده همان روز هم بعمل آورد. اعتراض عدم قبول
اعتراض عدم تاديه و ارائه را از بين ميبرد در حالات متذكره فقره سوم
ماده
(513) حامل بدون اينكه برات را به مخاطب ارائه كند و يا اعتراض نمايد
ميتواند از حق رجوع خود در مقابل مسئولين استفاده كند راجع به فقره چهارم ماده
مذكور حامل با داشتن دليل افلاس صادر كننده ميتواند رجوع كند.
ماده
515 ـ حامل
مجبور است در ظرف چهار روز كار بعد از روز اعتراض و يا اگر در برات شرط اعاده
بي مصرف موجود باشد در ظرف چهار روز كار بعد از روز ارائه كيفيت عدم قبول يا
عدم تاديه را به ظهر نويس و صادر كننده اخبار كنند هر ظهر نويسي كه باو اخبار
ميشود مجبور است خبري را كه گرفته در ظرف دو روز كار با علاوه كردن اسم و آدرس
كسانيكه باو اخبار كرده اند بظهر نويس خود اطلاع بدهد. تا زمانيكه بصادر كننده
ميرسد بهمين منوال معامله دوام ميكند مدتهاي مذكوره از تاريخ اخذ خبر آغاز
مييابد. اگر يك ظهر نويس آدرس خود را تحرير ننموده باشد و يا بصورتي تحرير
نموده باشد كه خوانده شده نتواند اخبار بظهر نويس مقدمترا ز او كافي است
شخصيكه مجبور باخبار است لازم است اين خبر را به واسطه دائره مربوطه رسمي
تبليغ كند. شخصيكه در داخل مدت مقرره اخبار نكند حقوق ا و ساقط نميشود و اگر
بنابر غفلت او ضرر و زياني توليد شده باشد به خود او مربوط است مقدار اين ضرر
و زيان از وجه برات تجاوز نميتواند.
ماده
516 ـ
اگر صادر كننده يا ظهر نويس يا ضامن در برات كلمات (اعاده بي مصرف) و يا (بي
اعتراض) ويا كلماتيكه اين منظور را افاده كند نوشته باشند حامل آن برات براي
رجوع خود از اعتراض عدم قبول يا عدم تاديه معاف دانسته ميشود. اما حامل برات
مكلف است كه در ظرف مدت معينه بظهر نويس ها و صادر كننده اخبار نمايد اثبات
عدم رعايت مدت ها بشخص راجع است كه در مقابل حامل مدعي ميشود، شرطيكه صادر
كننده وضع كرده در حق كافي آنانيكه ببرات امضا نموده اند مرعي است. اگر چنين
شرط از طرف يكظهر نويس يا ضامن نوشته شده باشد تنها راجع بظهر نويس يا ضامن
مرعي ميباشد اگر با وجود شرطيكه از طرف صادر كننده نوشته شده باشد حامل اعتراض
نمايد مصارف مربوط بخود اوست.
ماده
517 ـ
اشخاصيكه برات را صادر و يا قبول و يا ظهر نويسي و يا ضمانت ميكنند در مقابل
حامل بصورت منفرد و مجتمع مسئول اند حامل برات بدون اينكه مراتب را در نظر
بگيرد حق دارد عليه تمام ايشان منفردا يا مجتمعا ت اقامه دعوي كند. عين همين
حق را هر صاحب امضائيكه وجه برات را تاديه ميكند داراست. اقامه دعوي بمرتبه
اول عليه يكي از اينها مانع اقامه دعوي عليه ديگران نميشود. اگر بيكي از ظهر
نويسان رجوع شود كه تاريخ امضاء او از ديگران مؤخر باشد مانع دعوي حامل
بديگران نميشود.
ماده
518 ـ
حامل مي تواند از شخصيكه عليه او رجوع كرده مطالبات ذيل را بنمايد: 1 ـ وجه
براتي را كه قبول نگرديده و يا قبول شده و تاديه نشده باشد و نيز تكت پولي
آنرا اگر مشروط باشد. 2 ـ في صد شش تكت پولي آنرا از تاريخ حلول موعد. 3ـ
مصارف اعتراض و اخباريكه از طرف حامل بظهر نويس ها و صادر كننده تبليغ گرديده
باشد با مصارف ديگريكه از همين حيث متحمل شده باشد. اگر حق رجوع قبل از حلول
موعد استعمال شده باشد برات تنزيل ميشود. اين تنزيل از روي نرخ رسمي تنزيل
(نرخ بانك)و يا نرخ بازار آزاد كه در زمان رجوع در اقامتگاه حامل جريان داشته
باشد حساب ميشود. تبصره: تكت پولي فيصد شش كه در فقره (2) تصريح شده در تمام
موارديكه موافقت موجود نباشد معتبر است.
ماده
519 ـ
شخصيكه وجه برات را تاديه ميكند از اشخاصيكه در مقابل او مسئول اند مطالبات
ذيل را مي تواند. 1 ـ تمام مبلغي را كه تاديه كرده . 2 ـ تكت پولي مبلغ مذكور
را از تاريخ تاديه 3 ـ هر مصارفيرا كه متحمل شده باشد.
ماده
520 ـ
هر مسئوليكه حق رجوع عليه او ا ستعمال شده باشد مي تواند در مقابل تاديه وجه
برات تقاضا كند كه در مقابل برات با ورقه اعتراض باو رسيد داده شود هر ظهر
نويسيكه وجه برات را تاديه ميكند ميتواند ظهر نويسي خود وظهر نويسي هاي ما بعد
را خط بكشد.
ماده
521 ـ
در صورت استعمال حق رجوع پس از قبول قسمي شخصيكه مبلغ قبول نشده برات را تاديه
مينمايد ميتواند تقاضا كند كه تاديه مذكور بر روي برات قيد شده رسيد آن هم باو
داده شود حامل برات بايد يك نقل مصدق برات را نيز باعتراض باو بدهد تا آنكه استعمال
مزيد حق اعتراض ممكن شد بتواند. ماده 522 ـ شخصيكه داراي حق رجوع است
اگر در برات بر خلاف آن مشروط نباشد ميتواند بذريعه يك برات جديديكه به برات
اعاده (Rechange)
موسوم ميشود وجه برات را از يكي از اشخاصيكه نزد او مسئول اند دريافت كنند و
لازم است (برات اعاده) از نوع قابل تاديه در اقامتگاه و عند الرويه باشد. برات
اعاده غير از مبالغيكه در مواد (518 ـ 519 ) نشان داده شده حاوي بر مبلغ دلالي
و مخارج صكوكي و مصارف انتقال پول نيز ميباشد.
ماده
523 ـ حق رجوع حامل بصادر كننده ظهر نويسها و ساير مسئولين برات (باستثاي
حق رجوع بقبول كننده) در موارد ذيل ساقط ميگردد: 1 ـ هرگاه مدت معينه قانوني
براتهائيكه عند الارائه يا بعد از يك مدت پس ارائه قابل تاديه باشد منقضي شده
باشد. 2 ـ در صورتيكه اعتراضات مربوط به عدم قبول يا عدم تاديه بعد از مدت
معينه قانوني بعمل آمده باشد. 3ـ اگر براتي داراي شرط (بي مصرف) بعد از مدت
معينه ارائه شده باشد و يا اگر از طرف صادر كننده قيد باشد كه در ظرف مدت
معينه براي قبول برات ارائه گردد در صورت عدم مراعات به آن و اين قيد در صورتي
اعتبار دارد كه از فحواي آن استنباط نشود كه مقصد صادر كننده ابراء ذمه از
مسئوليت قبول بوده است. اگر يك ظهر نويس در ظهر نويسي خود مدتي را براي ارائه
درج نموده باشد از ين مدت تنها همان ظهر نويس ميتواند استفاده نمايد.
ماده
524 ـ اگر در ظرف مدت هائيكه قانونا معين است ارائه برات و
اعتراض به سبب يك مانع غير قابل رفع (فورس ماژور) ممكن نشود مدت ها ي مذكور
تمديد ميشود. حامل برات مجبور است بلا تاخير علل مجبره (فورس ماژور) را بظهر
نويس خود اطلاع دهد. و اين اطلاع بايد در برات و يا يك ورقه ضميمه منضمه كه در
آن تاريخ نوشته و امضا شده باشد تحرير شود. بعد از رفع علل مجبره حامل بايد برات
را بدون فوت وقت براي قبول و يا تاديه ارائه كند و در صورت لزوم اعتراض نامه
صادر نمايد. اگر علل مجبره بيشتر از سي روز بعد از حلول موعد دوام كند بدون
اينكه بارائه برات و تحرير اعتراض حاجت باشد حق رجوع استعمال شده ميتواند.
درباره برات هائيكه با ارائه و يا در يك مدت معين بعد از ارائه قابل تاديه
باشد مدت سي روز از تاريخي حساب ميشود كه حامل علل مجبره را به ظهر نويس خود
خبر داده باشد ولو اين تاريخ قبل از اختتام موعد ارائه هم بوده باشد. در
احواليكه اعتراض تنها به شخص حامل و يا شخصيكه مامور به ارائه برات است عايد گردد
از علل مجبره (فورس ماژور) شمرده نميشود.
حصه هشتم
توسط
ماده 525 ـ صادر كننده يا ظهر نويس ميتواند شخص ديگري را معرفي كند تا
در صورت نكول مخاطب براي قبول يا تاديه باو مراجعه شود شخص ثالث و مخاطب و هر
شخصيكه بنابر امضاء برات مسئوليت داشته باشد (غير از شخصيكه برات را قبول
ميكند) ميتوانند توسط كنند شخصيكه براي يكي از امضاء كنندگان توسط ميكند
مجبور است بكسي كه براي او توسط نموده باشد از وساطت خود در ظرف دو روز كار
اخبار كند.
قبول بالتوسط
ماده 526 ـ در صورتيكه موعد برات حلول نموده و حامل صلاحيت رجوع را داشته
باشد قبول بالتوسط بعمل آمده ميتواند حامل در قبول وساطت مختار است و اما اگر
حامل پيشنهاد بالتوسط را قبول مينمايد حق مراجعتي را كه پيش از حلول موعد عليه
مسئولين برات دارد از دست ميدهد.
ماده
527 ـ
كيفيت قبول بالتوسط در برات تحرير و از طرف توسط كننده امضاء ميشود قبول
بالتوسط بحساب هر كسيكه بعمل آمده باشد تصريح ميگردد. در صورت عدم تصريح بحساب
صادر كننده محسوب ميشود.
ماده
528 ـ قبول كننده بالتوسط در مقابل حامل مسئول است. و اگر
اين قبول بالتوسط بحساب مخاطب باشد در مقابل ظهر نويسي هائيكه بعد از آن
ميآيند مثل مخاطب مسئول است. با وجود قبول بالتوسط شخصيكه براي او توسط واقع
ميشود و يا كفيل قانوني او ميتواند طبق ماده (518) وجه را تاديه كرده برات يا
در صورت ايجاب ورقه اعتراض را طلب كند.
تاديه بالتوسط
ماده 529 ـ در تمام احواليكه حامل داراي حق رجوع ميباشد چه در حلول
موعد و چه قبل از آن تاديه بالتوسط ممكن است تاديه بالتوسط بايد شامل تمام
مبلغ قابل تاديه باشد و بايد منتهي فرداي روز آخري كه براي اعتراض عدم تاديه
مقرر است اجرا شود.
ماده
530 ـ
اگر برات بالتوسط قبول شده و تاديه بعمل نيامده باشد حامل فرداي روز آخري كه
براي اعتراض مقرر است اعتراض عدم تاديه را تحرير ميكند. در حاليكه در ظرف مدت
مذكوره اعتراض تحرير نگردد شخصيكه برات بحساب او قبول شده و همچنان ظهر نويسان
ما بعد از مسئوليت بري ميشوند. ماده 531ـ حامليكه تاديه بالتوسط را
مطابق ماده (518) قبول نميكند حق رجوع خودرا در مقابل اشخاصيكه تاديه باعث
برات ذمه ايشان ميشود از دست ميدهد.
ماده
532ـ تاديه
بالتوسط براي هر شخصيكه اجرا ميشود با تحرير و امضاي روي برايت اثبات ميگردد.
اگر در برات نشان داده نشده باشد كه تاديه براي كدام شخص بعمل آمده چنان فرض
ميشود كه برات صادر كننده است برات ورقه اعتراض در صورتيكه اجرا شده باشد
بشخصيكه بطريق توسط برات را تاديه مينمايد تسليم ميشود.
ماده
533ـ تاديه
بالتوسط براي هر كسيكه بعمل آيد حقوق را كه حامل در مقابل آن شخص و اشخاص
ديگري كه نزد او مسئولند دارد بشخص تاديه كننده انتقال مينمايد. ولي آن شخص
برات را نميتواند مكررا ظهر نويسي كند. تاديه بالتوسط (براي هر كسيكه توسط
واقع شده باشد) مستلزم برائت ذمه ظهر نويسان ما بعد ميباشد. در حاليكه براي
تاديه بالتوسط متوسطين متعددي موجود باشد توسط هر كدام آنها كه برائت اشخاص
زياده تر را در برداشته باشد ترجيح داده ميشود.
حصه نهم
تعداد نسخه هاي برات
ماده 534 ـ برات بصورت نسخه متعددي كه از هم ديگر تفاوت نداشته باشد
صادر شده ميتواند در متن برات هائيكه به نسخه هاي متعدد نوشته ميشود بايد نمبر
مسلسل نسخه ها تحرير شود. هر نسخه برات كه داراي نمبر مسلسل نباشد برات جداگانه
شناخته ميشود. اگر در متن برات عبارت تنها يك نسخه نوشته نباشد حامل ميتواند
با تحمل مصارف نسخه هاي متعددي مطالبه كند اگر برات يك نسخه بوده و در آن ظهر
نويسي بعمل آمده باشد و پس از آن حامل نسخه هاي متعددي بگيرد بايستي بظهر نويس
قريب خود مراجعه كند و اين ظهر نويس مكلف است بر له حامل بظهر نويس ما قبل
رجوع كند و بهمين و تيره ظهر نويسي جريان مي يابد. ظهر نويسان مجبور اند كه
بنسخه هاي جديد برات ظهر نويسي هاي خود شانرا تحرير كنند. ماده 535 ـ اگر
تاديه بمقابل يك نسخه از براتيكه به نسخه هاي ديگر بي اثر ميگردد با وجود اين
مخاطب به نسبت هر يكي از نسخه هاي قبول شده كه مسترد نگرديده باشد مسئول است
ظهر نويس كه نسخه هاي متعددي را با اشخاص متعدد تفويض ميكند و همچنان ظهر
نويسهاي ديگري كه بعد از او مي آيند بمقابل نسخه هائيكه امضاي شانرا محتوي
بوده و مسترد نشده باشد مسئول اند.
حصه دهم
جعل كاري ـ تحريفات
ماده 536 ـ جعل يك امضاء در برات چه امضاي صادر كننده باشد و يا قبول
كننده بامضاهاي ديگري كه در برات موجود است خللي وارد نميكند.
ماده
537 ـ
اگر در متن برات تحريف واقع شود اشخاصيكه بعد از تحريف امضاء نموده اند به
مبلغ بعد از تحريف و آنانيكه قبل از آن امضا نموده اند بر طبق متن اصل برات
مسئولند.
حصه يازدهم
مرور زمان
ماده 538 ـ كافه دعاوي كه عليه قبول كننده از رهگذر برات نشئت نمايد از
تاريخ حلول موعد بعد از مرور مدت سه سال ساقط ميشود دعاوي ئيكه حال عليه ظهر
نويسان و صادر كننده اقامه كند و از تاريخ اعتراضيكه در وقت معين آن نوشته شده
باشد (و اگر در سند شرط اعاده بدون مصرف موجود باشد از تاريخ انقضاي موعد)
بمرور يكسال ساقط ميشود دعوائيكه ظهر نويسان بر عليه همديگر شان و يا عليه
صادر كننده اقامه كند از تاريخ تاديه برات از طرف ظهر نويسان و يا از تاريخي
كه عليه خود آنها اقامه دعوي شده باشد بمرور شش ماه ساقط ميشود.
ماده
539 ـ
معامله كه مسلتزم قطع مرور زمان است تنها در حق كسيكه از آن استفاده ميكند
معتبر است.
حصه دوازدهم
احكام عموميه
ماده 540 ـ اگر موعد يك برات با ايام تعطيل مصادف باشد تاديه آن در روز
اول كاري كه يوم تعطيل را تعقيب ميكند طلب ميگردد و همچنان جمله معاملات متعلق
ببرات بالخاصه موضوع ارائه براي قبول و تحرير اعتراض در روز كار اجرا ميشود.
در صورتيكه يكي از معاملات مذكوره در داخل يك مدتي تصادف كند كه روز آخر آن
قانونا تعطيل شمرده شود مدت مذكور تا روز اول كاري كه روز انقضاي مدت مذكور را
تعقيب ميكند تمديد ميشود. روزهاي تعطيل كه در بين واقع ميشود بحساب مدت داخل
است.
ماده
541 ـ مدتيكه قرار قانون با مقاوله معين باشد روزهاي اول آن باين مدتها
شامل نميشود.
ماده
542 ـ اهليت اشخاص در تعهدات برات نظر به قوانين دولت متبوع اشخاص تعهد
كننده تثبيت ميگردد.
ماده
543 ـ
اجراي هر گونه تعهدات در معامله برات تابع قوانين مملكتي است كه تعهد در آنجا
بعمل آمده است.
ماده
544 ـ اعتراض و بالعموم هر اقدامي كه براي حفظ حقوق ناشيه از برات و
استفاده از آن بعمل مي آيد تابع قوانين مملكتي خواهد بود كه از آن بعمل ميايد
تابع قوانين مملكتي خواهد بود كه آن اقدام در آنجا عملي ميشود.
فصل دوم
(حجت)
ماده 545 ـ حجت تجارتي بايد داراي شرائط ذيل باشد: 1ـ تحرير كلمه
(حجت) بر روي سند بهر زباني كه حجت نوشته شده باشد. 2ـ تاديه بلا شرط مبلغ
معين. 3 ـ موعد تاديه. 4ـ محل تاديه 5ـ اسم شخصيكه تاديه مبلغ در وجه و يا
بامر او ميشود. 6ـ محل و تاريخ تحرير حجت. 7 ـ امضاي صادر كننده حجت.
ماده
546 ـ سندي كه يكي از مواد متذكره ماده فوق را حاوي نباشد (باستثاني موارد
ذيل) (حجت) شناخته نميشود. حجتي كه موعد تاديه آن تحرير نگرديده باشد عند
المطالبه قابل تاديه است اگر در يك حجت محل تاديه آن تحرير نشده باشد محل صدور
آن محل تاديه و در عين زمان محل اقامت صادر كننده دانسته ميشود. اگر در متن
حجت محل صدور تحرير نگرديده باشد محل صدور همان محلي دانسته ميشود كه پهلوي
اسم امضا كننده تحرير گرديده باشد.
ماده
547 ـ مقررات ذيل كه ببرات تعلق دارد راجع بحجت نيز قابل تطبيق است. راجع
به ظهر نويسي مواد (480 – 510) راجع به ضمانت مواد (499 ـ 501) راجع به موعد
مواد (502 ـ 506) راجع به تاديه مواد (507 ـ 512) راجع به حق رجوع در صورت
عدم تاديه مواد (513 ـ 520 ـ 522 ـ 523). راجع به توسط تاديه بالواسطه مواد
(525 ـ 529 ـ 533). راجع به جعل و تحريف (536 ـ 537). راجع به مرور زمان (538
ـ 539 ). راجع به صورت حساب ايام رسميه (540 ـ 541 ). همچنان راجع به تاديه
در اقامتگاه شخص ديگر احكام مواد (474 ـ 496) و دائر به مقاوله تكت پولي (475
و 496) و دائر به مقاوله تكت پولي 475 و درباره بيانات مختلف راجع بمبالغي كه
تاديه ميشود 476. راجع به نتايج امضاي شخصي كه واجد اهليت ميباشد (477) و راجع
به نتايج امضاي كسيكه وكيل نباشد و يا از حدود وكالت تجاوز كند حكم ماده (478)در
خصوص حجت هم معتبر است.
ماده
548 ـ
شخصيكه حجت را امضا ميكند مثل شخصي قبول كننده يك برات مسئول است حينيكه بعد
از مدتي از رويت تاديه آن قبول ميشود (بشرطيكه از طرف امضاءكننده عباره
(ملاحظه شده) بر آن تحرير شده باشد) در ظرف مدت هاي معينه ماده (492) لازم
الارائه است. اگر صاحب امضاء از تحرير عباره (ملاحظه شده است) با قيد تاريخ آن
امتناع كند بايد قرار ماده (494) امتناع توسط يكورقه اعتراض اثبات شود تاريخ
اين ورقه اعتراض مبدا موعد تاديه بعد از ارائه سند دانسته ميشود.
فصل سوم
حصه اول
چك
ماده 549 ـ چك محتوي شرايط ذيل باشد. 1ـ در متن سند ذكر كلمه چك. 2ـ
امر بلا قيد و شرط تاديه مبلغ. 3ـ اسم شخصيكه تاديه ميكند (مخاطب) 4ـ ذكر محل
تاديه 5ـ قيد محل تاريخ صدور چك 6ـ امضاي شخصي كه چك را صادر ميكند (صادر
كننده).
ماده
550 ـ
سندي كه يكي از شرايط متذكره ماده (549) حاوي نباشد چك شناخته نميشود. مگر در
مورد آتيه: اگر محل تاديه در چك ذكر نشده باشد محليكه به پهلوي اسم مخاطب
نوشته باشد محل تاديه و در عين زمان اقامتگاه مخاطب شناخته ميشود. اگر محل
صدور چك ذكر نشده باشد محليكه بعد از اسم صادر كننده ذكر شده باشد محل صدور
شناخته ميشود.
ماده
551 ـ
چك در حالي صادر ميشود كه صادر كننده در نزد مخاطب دارائي داشته و مخاطب در
اثر موافقه صريح يا ضمني به تاديه آن مكلف باشد.
ماده
552ـ
چك را ميتوان (بصور) ذيل قابل تاديه دانست: 1ـ بيك شخص معين يا به امر او. 2ـ
به حامل. يك چك كه شخص مودي اليه آن معلوم نباشد محرر به حامل شناخته مي شود.
ماده
553 ـ
صادر كننده مي تواند چك را در وجه خود صادر كند.
ماده
554 ـ
در صورتي كه بين ارقام و حروف مبلغ مندرجه چك اختلاف باشد حروف معتبر است.
ماده 555 ـ در صورتي كه بين ارقام و حروف مبلغ مندرجه چك اختلاف باشد حروف
معتبر است.
ماده
556 ـ
اگر چك علاوه از امضاي شخص صلاحيت دار داراي امضاي اشخاص باشد كه اهليت تعهد
چك را دارا نباشند و يا امضاهاي جعلي و اشخاص غير حقيقي باشد تعهد اشخاص داراي
اهليت كه بچك امضا نموده اند باز هم معتبر است.
ماده
557 ـ
كسانيكه چك را بنام و حساب شخصيكه وكالت او را ندارند صادر يا تاديه كنند
مسئول نتايج آنند.
ماده
558 ـ
شخص صادر كننده ضامن تاديه است و شرطي كه متضمن ابراء ضمانت تاديه باشد معتبر
نيست. و پس از تاديه وجه چك صادر كننده از ضمانت بري ميشود.
حصه دوم
ظهر نويسي
ماده 559 ـ هر چك باستثناي چك محرر به حامل بطريق ظهر نويسي بديگر قابل
انتقال است اگر صادر كننده بر چك جمله (قابل انتقال نيست) و يا يك جمله
ديگريكه عين معني را افاده كند نوشته باشد چك مذكور بطريق ظهر نويسي نقل شده
نميتواند. چك را مي توان بمخاطب و صادر كننده و مسئولين ديگر ظهر نويسي نمود.
اين اشخاص ميتوانند از طرف خود چك را تكرار بديگران ظهر نويسي كنند. با ظهر
نويسي كافه حقوق متولد از چك انتقال مي يابد.
ماده
560 ـ
ظهر نويسي بايد بلا شرط باشد تعيين شرط در ظهر نويسي معتبر نيست همچنين ظهر
نويسي يك قسمت از مبلغ مندرجه چك صحيح نيست ظهر نويسي يك قسمت از مبلغ مندرجه
چك صحيح نيست ظهر نويسي اگر از طرف مخاطب به عمل آيد باطل است. ظهر نويسي به
نام مخاطب حكم رسيد را دارد.
ماده
561 ـ ظهر نويسي يا بر خود چك يا بر يك ورقه ملصقه ديگري چك
نوشته ميشود ظهر نويسي لازم است از طرف ظهر نويس امضا شود. اگر ظهر نويس بدون
ذكر حامل تنها به امضاء اكتفا نموده باشد ظهر نويسي صحيح است. (ظهر نويسي
سفيد) راجع به ظهر نويسي چك مقررات مواد 483 الي 488 قابل تطبيق است.
حصه سوم
ضمانت
ماده 562ـ مقررات ماده (499) الي (501) حصه چهارم راجع به ضمانت برات
در خصوص ضمانت چك هم معتبر است.
حصه چهارم
ارائه و تاديه
ماده 563 ـ چك عند الرويت قابل تاديه است هر شرطيكه بر خلاف آن باشد
غير معتبر است.
ماده
664ـ اگر چك در همان مكانيكه صادر شده قابل تاديه باشد دارنده چك مكلف است
كه در ظرف پانزده روز از تاريخ صدور وجه آنرا مطالبه كند و اگر از يك نقطه به
نقطه ديگر مملكت صادر شده باشد بايد در ظرف دو ماه از تاريخ صدور چك مطالبه
شود در مورد چكهائيكه از خارج صادر شده و بايد در افغانستان پرداخته شود
مقررات را جمعه به چك هائيكه در افغانستان صادر شده رعايت خواهد شد ولي مدتيكه
در ظرف آن دارنده اين چنين چك ها مي تواند وجه آنرا مطالبه كند چهار ماه از
تاريخ صدور است.
ماده
565ـ اگر محل صدور و محل تاديه چك تقويم مختلف داشته باشد تاريخ صدور همان
روز دانسته خواهد شد كه با روز تقويم محل تاديه مطابق باشد.
'ماده
566 ـ اگر
دارنده چك در ظرف مواعد قانوني پرداخت وجه چك را مطالبه نكند دعوي او عليه ظهر
نويس مسموع نخواهد بود و اگر وجه چك به سببي كه مربوط به مخاطب است از بين
برود دعوي دارنده چك عليه صادر كننده نيز مسموع نيست ولي مخاطب بعد از اختتام
موعد چك هم ميتواند تاديه كند. ماده 567 ـ اگر صادر كننده چك بعد از
اصدار آن فوت يا واجد عدم صلاحيت و اهليت شود در اعتبار چك تاثير ندارد.
ماده
568 ـ كسيكه وجه چك را دريافت ميكند بايد ظهر آنرا رسيد نمايد دارنده ميتواند
تاديه قسمي را قبول نمايد، در اينصورت باندازه مبلغيكه دريافت داشته در ظهر چك
رسيده نمايد.
ماده
569 ـ
اگر چكي به پولي قابل تاديه نوشته شود كه پول مملكت تاديه نباشد مبلغ قابل
تاديه را ميتوان به پول مملكت مطابقت بقيمت آن در روز تاديه (بخواهش حامل)
بعمل آورد. اگردر وقت ارائه پول تاديه نشده باشد دارنده چك مي تواند بر حسب
ميل خود تقاضا كند كه تاديه به پول آن مملكت از روي نرخ روز ارائه و يا نرخ
روز تاديه به عمل آيد. قيمت پول خارجي بر طبق رواج محل تعيين ميشود معذالك
صادر كننده ميتواند شرط گذارد كه مبلغ قابل تاديه بر طبق نرخي كه در چك نوشته
شده است حساب شود.
حصه پنجم
چك هاي مخطط (كراس) و چك هاي قابل انتقال بحساب
ماده 570 ـ صادر كننده و يا دارنده چك ميتواند چك را خط (كراس) بكشد.
خط كشيدن عبارت است از كشيدن دو خط متوازي بر وي چك كه يا عام است يا خاص اگر
در بين دو خط چيزي ذكر نشده باشد و يا كلمه (بانكدار) و يا كدام كلمه ديگري
معادل آن نوشته باشد اين خط كشيدن عام است و اگر اسم (بانكدار) در بين دو خط
نوشته شده باشد اين خط كشيدن خاص است خط عام را ميتوان بخط خاص تحويل داد مگر
عكس آن و يا امحاي خط و بانكدار و يا اسم بانكدار جايز نيست.
ماده
571 ـ
يك چك كه بطور عام خط كشيده شده باشد مخاطب تنها به (بانكدار) و يا مشتري خود
انتقال داده ميتواند. چكي كه بصورت خاص خط كشيده شده باشد مخاطب فقط ببانك
داريكه اسم او نوشته شده و يا اگر بانكدار مخاطب باشد فقط به مشتري خود انتقال
داده ميتواند. بانكداريكه اسم او ذكر شده است مي تواند چك را ببانكدار ديگري
براي تحصيل تسليم كند، بانكدار ديگري براي تحصيل تسليم كند، بانكدار چك مخطط
را بجز در حساب مشتريان خود و يا بانكدار ديگري نميتواند معامله كند. مخاطب يا
بانك دار ي كه مقررات فوق را رعايت نكند براي ضرريكه توليد ميشود تا باندازه
مبلغ چك مسئول است.
ماده
572 ـ
صادر كننده يا دارنده چك ميتواند تاديه نقدي چك را به اينصورت منع كند كه بر
روي چك عرضا عباره (قابل معامله بحساب است)را بنويسد محو عباره (قابل تاديه
بحساب است) از چك جايز نيست.
حصه ششم
مراجعه بنا بر عدم تاديه
ماده 573ـ در صورت امتناع از تاديه دارنده چك ميتواند به ظهر نويسان صادر
كننده چك ميتواند به ظهر نويسان صادر كننده و اشخاص مسئول ديگر مراجعه كند
دارنده ميتواند با يكي از دلايل ذيل امتناع از تاديه را باثبات برساند: 1ـ
اعتراض توسط يك ورقه رسمي. 2ـ تحرير در ظهر چك از طرف مخاطب با قيد تاريخ. 3ـ
تصديق محكمه تجارتي مبني بر ارائه چك به قيد تاريخ.
ماده
574 ـ اعتراض بايد قبل از انقضاي مدتي كه براي ارائه مقرر
است عملي شود اگر چك در آخرين روز مقرره ارائه شود اعتراض را ممكن است در
روزكار يكه بعد از آن مي آيد عملي ساخت.
ماده
575ـ
در صورت امتناع از تاديه پس از اعتراض دارنده چك ميتواند بظهر نويس خود و يا
صادر كننده در داخل چهار روز كاريكه بعد از تحرير اعتراض مي آيد اطلاع بدهد هر
ظهر نويس بايد در داخل چهار روز كاريكه بعد از گرفتن اطلاع مي آيد از عدم
تاديه بظهر نويس ما قبل خود خبر بدهد و درين اطلاع اسم و آدرس اشخاص را كه كه
اطلاع سابق را داده اند ذكر نمايد و بهمين صورت مسلسلا تا به صادر كننده برسد
اگر چك ضمانت شده باشد بايد در داخل همان مدت بضامن هم خبرداده شود. اطلاع
ممكن است با اعاده چك و يا با مكتوب راجستري توسط پيوسته اجرا شود تاريخ رسيد
پوسته در تعيين موعد اطلاع اعتبار داده ميشود. شخصي كه در داخل مدت معينه
اطلاع ندهد حقوق خود را از دست نمي دهد ولي اگر بنابر غفلت او كدام ضرري عايد
شده باشد مسئول جبران آن ميباشد معذالك اندازه مسئوليت او از مبلغ مندرجه چك
اضافه تر شده نميتواند.
ماده
576 ـ حامل چك ميتواند بر عليه تمام اشخاصيكه در چك مسئوليت
دارند مجتمعا يا منفردا اقامه دعوا نمايد و درين كار مكلف برعايه ترتيب ظهر
نويسي نميباشد. و همين حق را هر شخصي تاديه كننده ديگر نيز دارا ميباشد. دعوي
بر عليه يكي از اشخاص مسئول مانع دعوي بر عليه اشخاص ديگر نيست.
ماده
577 ـ
حامل چك يا تاديه كننده مي تواند از شخص مسئول مصارف ذيل را مطالبه كند. 1 ـ
مبلغ تاديه ناشده چك. 2ـ تكت پولي. 3 ـ مصارف اعتراض و غيره كه متحمل شده
باشد.
ماده
578 ـ
هر شخص مسئول كه مورد مراجعه واقع شده باشد ميتواند در بدل تاديه چك را با
عتراض و رسيد تقاضا نمايد ظهر نويسي كه چك را گرفته و تاديه نموده باشد
ميتواند ظهر نويسي خود و ظهر نويسي ظهر نويسان ما بعد را ابطال نمايد.
حصه هفتم
عدد نسخه هاي چك
ماده 579 ـ صدور چك به نسخه هاي متعدد ممكن است در اينصورت بايد هر
نسخه داراي نمره واحد بوده ودر آن تصريح شود كه تعداد نسخه چند است و به موجب
نسخه اول وجه قابل تاديه ميباشد.
ماده
580 ـ
چون تاديه بذريعه نسخه اول صورت گرفته نسخه هاي ديگر از اعتبار ساقط است.
حصه هشتم
ساخت كاري و تحريفات
ماده 581 ـ احكام مواد 536 و 537 كه مربوط ساخته كاري و تحريفات ميباشد
درباره چك نيز مرعي الاجرا است.
حصه نهم
مرور زمان
ماده 582 ـ دعاوي كه حامل عليه ظهر نويس ها و صادر كننده اقامه ميكند
شش ماه بعد از انقضاي مدت ارائه ساقط است همچنين دعوي هر يك از مسئولين از
تاريخ تاديه وجه بعد از انقضاي شش ماه ساقط ميشود حكم ماده (539) درباره چك
نيز معتبر است.
ماده
583 ـ احكام
عموميه مواد (540 و 541) كه راجع ببرات و ججت ميباشد درباره چك ها نيز قابل
تطبيق است.
فصل چهارم
ضياع اسناد تجارتي
ماده 584 ـ اگر حامل يك سند تجارتي مالكيت خود را ذريعه ظهر نويسي ها
بلا انقطاع به اثبات برساند مجبور نيست وجه آنرا كه اخذ نموده اعاده بدارند
مگر اينكه ثابت شود كه آنرا بذرايع غير قانوني بدست آورده است.
ماده
585 ـ
سند تجارتي كه از نزد حامل مفقود شده باشد مي تواند بطلان آنرا در محكمه
مربوطه كه مكلف باستماع دعاوي تجارتي است ادعا نمايد. سند و كيفيت به تملك و
فقدان را حتي الامكان شرح دهد. در صورتيكه محكمه دلائل درخواست كننده را كافي
بداند اگر سند مفقود برات قبول شده باشد آنرا به قبول كننده و اگر سند چك يا
برات قبول ناشده باشد به صادر كننده و مخاطب اگر سند در وجه حامل باشد به
مخاطب عدم تاديه وجه آنرا تحريرا امر ميدهد محتويات سند و لزوم ارائه آنرا در
ظرف دو ماه توسط جرايد رسمي و غير رسمي سه مرتبه اعلان مي نمايد در ختم اين
مدت تصميم لازم را در ابطال سند اتخاذ خواهد نمود. اين مدت راجع به سنديكه
موعد آن بسر رسيده باشد سر از تاريخ اعلان منتشره در جريده رسمي و درباره
سنديكه موعد آن بعد از اعلان سوم بسر ميرسيد سر از تاريخ بسر رسيدن موعد آن و
راجع به سنديكه تاديه آن مشروط به ارائه بوده و در تاريخ اعلان سوم مدت ارائه
آن هنوز نرسيده باشد سر از روز اخير مدت ارائه معتبر است.
ماده
586 ـ
شخصيكه خواهش بطلان سند را مي نمايد ميتواند بيانيه مبني بر محتويات اساسي
ترتيب و در مدت و محليكه قانونا تعيين شده باشد به مخاطب ارسال نمايد همين
ورقه راجع به تاديه و عدم تاديه و رويت بمنزله اعتراض تلقي ميشود.
ماده
587 ـ
اگر سند در خاتمه مدتي كه تعيين شده ارائه نشود محكمه ميتواند در اثر تقاضاي
مدعي راجع بابطال سند حكم صادر و باشخاصيكه در ماده (585) ذكر شده ابلاغ نمايد
بموجب حكم ابطال مدعي مثل اينكه اصل سند ضايع شده را مالك باشد حقوق خود را از
قبول كننده برات و اگر برات قبول نشده باشد و يا حجت و چك باشد از صادر كننده
مطالبه نمايد شخصيكه عليه او دعوي ميشود حق دارد كه از تاريخ صدور حكم تا يك
ماه به محكمه رجوع و عدم استحقاق محكوم له را باثبات برساند.
ماده
588 ـ اگر
سند الي ختم مدت اعلان به محكمه معين ارائه شود محكمه هدايت ماده (585) راجع
بابلاغ را اجرا و مطابق اصول به دعوي رسيدگي نموده حكم صادر مي نمايد.
فصل چهارم
تعهدات تجارتي
فصل اول احكام عمومي
ماده 589 ـ اگر دو شخص و يا اشخاص متعدد در ضمن يك معامله كه خواه براي
يك نفر و يا همه ايشان ماهيت تجارتي را دارا باشد در مقابل شخص ثالثي مشتركا
داخل تعهد شوند در صورتيكه خلاف آن در قرارداد تصريح نشده باشد مجتمعا مسئول
شمرده ميشوند. عين همين حكم بر اشخاصيكه ضمانت ديون را مي نمايند نيز تطبيق
ميشود.
ماده
590 ـ
پوليكه در نتيجه كدام عقد تجارتي واجب التاديه شود و در داخل مملكت رواج
قانوني نداشته باشد در انقضاي وعده تبديل آن نظر به نرخ روز به پول افغاني
جائز است. ليكن اگر در حين عقد تاديه پول خارجي كه رواج قانوني نداشته باشد
تصريح شود و يا به اين معني كدام عبارت ديگري استعمال شده باشد شرط تاديه عين
پول خارجي معتبر است. ماده 591 ـ شخصيكه تعهد تجارتي خود را در اثر حيله و
تقصير ايفا نكند و يا در ايفاي آن تاخير نمايد بعد از اينكه رسما و يا بارسال
مكتوب راجستري به او اخطار ميشود مجبور است كه خساره را كه متعهد له دچار شده
با مفادي كه از آن محروم گرديده جبران كند. اسباب مجبره ( فورس ماژور) ازين
حكم مستثني است.
ماده
592 ـ
اگر متعهد تعهد خود را نقض نمايد يا تعهدي را كه بصورت مطلق در يك وقت معين و
يا در ظرف يك مدت معين لازم الاجرا باشد ايفا ننمايد و يا موضوع تعهد عبارت از
نكردن يك عمل باشد و آن را اجرا نمايد بدون اخطار دعوي جبران خساره شده
ميتواند.
ماده
593 ـ
اگر مبلغي كه در تعهد بنام جبران خساره معين شده باشد از مقدار منفعتي كه
متعهد له در صورت ايفاي تعهد حاصل مينمود اضافه هم شود محكمه نميتواند اندازه
آن را تنزيل دهد در صورتيكه بر خلاف آن را تنزيل دهد در صورتيكه بر خلاف آن در
قرارداد صراحت نباشد متعهد له باخذ مبلغي كه بنام جبران خساره مقرر داشته است
به عوض ايفاي تعهد مجبور نميشود اگر ضرريكه متعهد له به آن دچار شود از
مبلغيكه بنام جبران خساره معين ميشود زيادتر باشد در صورتيكه در قرارداد
صراحتي بر خلاف آن موجود نباشد متعهد مجبور است مبلغ اضافي را هم تاديه كند.
ماده
594 ـ
اگر عدم ايفاي تعهد در اثر علني باشد كه قبلا قابل پيش بيني نبوده و يا از
تقصير دائن توليد شده و يا در اجراي تعهد قيد احترازي از جانب متعهد له قبول
شده باشد متعهد به هيچ نوع به جبران خساره مكلف شده نميتواند. ماده 595 ـ دادن
بيعانه دليل عقد شمرده ميشود در حال ايفاي تعهد طرفين بيعانه محاسبه ميشود.
اگر عقد در اثر رضاي طرفين وي ا نظريه سبب ديگري كه موجب جبران خساره نباشد
فسخ گردد بيعانه بصاحب آن اعاده ميشود.
ماده
596 ـ
در صورتيكه برخلاف آن در قرارداد و يا عرف تجراتي مقرر نباشد طرفيكه در اثر
تقصير خود به ايفاي تعهد نمي پردازد اگر بيعانه داده باشد حق مطالبه آنرا
ندارد و اگر شخصي تعهد را بنابر تقصير خود ايفا نكند گيرنده بيعانه علاوه از
اعاده بيعانه مجبور است كه معادل آنرا هم بجانب مقابل بپردازد در هر دو صورت
طرفيكه تعهد خود را ايفا نكند مجبور است خساره طرف ديگر را ولو اينكه از پول
بيعانه اضافه هم باشد جبران كند.
ماده
597 ـ
اگر يكي از طرفين در مقابل تاديه و يا وعده تاديه مبلغ معين حق رجوع از عقد را
براي خود شرط گذاشته باشد شروع ايفاي تعهد و يا قبول ايفاي تعهد طرف مقابل
مانع اجراي حق رجوع مي گردد.
ماده
598 ـ
تكت پولي دين تجارتي بعد از انقضاي ايام معين و در صورت تعيين معود معين از
تاريخ اخطار حساب مي شود.
ماده
599 ـ
شخصيكه واجد اوصاف تجارتي بوده براي يكنفر تاجر و يا غير تاجر عملي را انجام
دهد كه از ايجابات تجارتي وي باشد و يا بصورت ديگري تحصيل منفعت نموده باشد حق
دارد عوض آن عمل را مطالبه و اخذ نمايد. علاوه بر اين حق دارد مبلغي را كه
براي اجراي كار و يا تحصيل منفعت بطور پيشكي داده و مصارفي را كه بعمل آورده
باشد از تاريخ مصرف با تكت پولي طلب نمايد.
ماده
600 ـ
تكت پولي در امور تجارتي به اساس موافقه جانبين آزادانه تعيين شده ميتواند.
ماده
601 ـ تعهد
تجارتي در محليكه در قرارداد معين شده و اگر در قرارداد معين نشده باشد در
محليكه نظر به ماهيت و مقصد تجارت ضمنا معين شده ميتواند لازم الاجرا است اگر
محل اجرا در قرارداد تصريح نشده و ضمنا نيز معين شده نتاند متعهد مجبور است تعهد
خود را به محليكه تجارت خانه او ميباشد و اگر تجارت خانه نداشته باشد در محل
اقامت خويش اجرا كند.
ماده
602 ـ
تعهد تسويه يك مبلغ اگر بر خلاف آن بطور صريح يا ضمني در قرارداد ذكر نشده
باشد در محل تجارت خانه دائن و اگر تجارت خانه او موجود نباشد در اقامتگاه شخصي
او ايفا مي شود. و مديون حق مطالبه مصارف و خساره تسويه را ندارد.
ماده
603 ـ خواهش ايفاي يك تعهد كه زمان اجراي آن در مقاوله تعيين نگرديه باشد
در هر زمان ممكن است و ليكن تعهديكه نظر به عرف و يا چگونگي معامله بعد از
مرور يك مدت معين از عقد قابل ايفا باشد نميتوان متعهد را قبل از انقضاي مدت
مذكور به ايفا مجبور ساخت.
ماده
604 ـ اگر
شرط شده باشد كه تعهد در بين مدتيكه صراحتا و ياضمنا تعيين شده ايفا گردد لازم
است قبل از ختم آن مدت اجرا شود. اگر ختم مدت مصادف با روز تعطيل عمومي باشد
اقلا يكروز قبل از روز ختم ايفا گردد. اگر مديون قبل از ختم موعد اذن تاديه
دين را داشته باشد در صورتيكه عرف و عادتي بر خلاف آن وجود نداشته باشد نمي
تواند بدون رضاي دائن دين را تنزيل كند.
ماده
605 ـ
اگر در مقاوله راجع به نوع و وصف اشيائي كه تسليم آن تعهد شده است تصريحي
موجود نباشد متعهد ميتواند از اشياي كه داراي وصف و نوعيت متوسط باشند بدهد
ولي همانطوريكه متعهد مجبور بدادن جنس اعلي نيست بدادن جنس ادني هم مجاز
نميباشد.
ماده
606 ـ
عقديكه طرفينر ا الزام مي نمايد تايك طرف تعهد خويشرا ايفا نكند طرف ديگر
بايفاي تعهد مجبور نيست ليكن اگر يكطرف نظر بصراحت قرارداد و يا ماهيت معامله
و يا نظر بعرف جاريه مقدمتر از طرف ديگر باجراي تعهد مكلف باشد ولو كه طرف
ديگر تعهد خود را ايفا ننموده باشد باجراي تعهد مذكور مكلف است.
ماده
607 ـ در صورتيكه يكي از طرفين تعهد خود را ايفا نمايد و طرف
ديگر اجرا نكند اجرا كننده ميتواند يك اطلاعيه ارسال كند مبني بر اينكه اگر
طرف ديگر به ايفاي تعهد در ظرف مدت مناسب اقدام نكند عقد فسخ خواهد شد و پس از
آن به محكمه مراجعه و فسخ قرارداد را مطالبه ميتواند. طرفيكه به محكمه براي
فسخ مراجعه ميكند ايفاي تعهد را تقاضا نميتواند بعد از اقامه دعوي فسخ همان
طوريكه محكمه نميتواند به مدعي عليه براي ايفاي تعهد مهلت بدهد بهمان صورت
نميتواند پيش نهاديرا كه از جانب مدعي عليه به نسبت ايفاي تعهد ميشود قبول كند
اگر فسخ عقد معلق به يك شرط باشد و يا براي اجراي آن صراحتا و يا ضمنا مدتي
معين شده باشد بعد از تحقق شرط و يا مرور مدت طرف ديگر به قبول خواهشيكه از
جانب متعهد راجع بايفاي تعهد ميشود مجبور نميگردد.
فصل دوم
عقود تجارتي
حصه اول
صورت انعقاد
ماده 608 ـ براي عقود تجارتي رضاء و موافقت طرفين كافي است تنظيم
قرارداد و يا ايفاي مراستم ديگر لزوم ندارد. ماده 609 ـ اگر قانونا براي عقد
رعايت شكل مخصوص تحريرا لازم باشد و يا طرفين عقد را بايفاي بعضي مراسم مانند
تنظيم مقاوله موقوف گذاشته باشند تا زمانيكه شكل مذكور رعايت و يا مراسم معينه
اجرا نشود عقد صورت نميگيرد. در صورتيكه طرفين به تنظيم قرارداد موافقت نموده
باشند چنان دانسته ميشود كه انعقاد عقد را به تنظيم قرارداد ملتوي گذاشته اند.
اگر قرارداد تنظيم هم نگرديده ولي ثابت شود كه طرفين عقد را منتقد دانسته اند
عدم تنظيم قرارداد سبب عدم انعقاد عقد شمرده نميشود.
ماده
610 ـ اگر ايجاب بصورت تعيين يك مدت معين براي قبول بعمل آمده باشد در
صورتيكه طرفين حاضر هم باشد ايجاب كننده نميتواند قبل از انقضاي مدت معينه از
ايجاب منصرف شود. اگر ايجاب بدون تعيين مدت بعمل آمده باشد اعتبار آن باقي
نميماند مشروط به اينكه در صورت حاضر بودن طرفين قبول فورا واقع نشده باشد.
عقديكه ذريعه وسايل مخابراتي از قبيل تيلفون وقوع مييابد در حكم عقد يست كه
حضورا به عمل آمده باشد.
ماده
611 ـ براي ايجابيكه بصورت تحرير واقع ميشود اگر مدت تعيين نشده باشد
ايجاب كننده نميتواند قبل از انقضاي مدتيكه عرفا براي تفكر و دادن جواب قبول
از جانب قبول كننده مرور آن لازم است از ايجاب منصرف شود.
ماده
612 ـ جواب
قبول بايد در ظرف مدت معين كه بايجاب كننده رسيده بتواند فرستاده شود اگر جواب
بعد از مرور اين مدت توصل ورزد عقد صورت نميگيرد ولي در صورتيكه معلوم شود كه
جواب قبول در ظرف مدت معين لازمه داده شده است ايجاب كننده مجبور است راجع به
تاخير جواب فورا بجانب مقابل از عدم انعقاد عقد خبر دهد و الا عقد مذكور منعقد
ميگردد.
ماده
613 ـ سكوت
محض جانب مقابل قبول گفته نميشود. وليكن در صورتيكه دو تاجر با هم ديگر
مناسبات تجارتي دائمي داشته باشد و يا يكي از اين دو تاجر بديگر خود مراجعه و
او را بنام خود باجراي بعضي معاملات بوكالت گماشته باشد ايجابيكه از طرف يكي
از ايشان بديگري واقع ميشود بايد طرف مقابل فورا به ايجاب مذكور جواب بدهد و
الا سكوت او قبول شمرده ميشود. طرفيكه ايجاب را رد ميكند راجع بامواليكه در
اثناي تبليغ ايجاب باو فرستاده شده است مكلف است تدابيري را كه در مواد (762 –
763) بيان شده است اتخاذ كند.
ماده
614ـ
اگر جواب قبول موافق به ايجاب نباشد عقد منعقد نميگردد. درين صورت قبول ايجاب
جديد را اقتضاء ميكند.
ماده
615 ـ براي اينكه تلگراف مربوط به ايجاب يا قبول معتبر شده بتواند لازم
است باثبات برسد كه داراي امضاي شخص فرستنده است و يا تلگرام به اجازه او صادر
شده است.
ماده
616 ـ ايجابيكه تحريرا بعمل مي آيد از تاريخ وصول جواب قبول بايجاب كننده عقد
منعقد ميشود ليكن اگر ايجاب كننده قبل از رسيدن جواب قبول و يا در عين زمان از
انصراف قبول كننده واقف شود ايجاب بلا اثر ميشود. ماده 617 ـ عقديكه ذريعه
مخابره واقع شود از تاريخ ارسال جواب قبول منعقد و معتبر دانسته ميشود طوريكه
در ماده (613) مقرر شده در صورتيكه قبول بصراحت لازم نباشد عقد از تاريخ رسيدن
ايجاب به مخاطب معتبر است.
ماده
618 ـ فوت
و يا سلب اهليت يك تاجر در ايجاب يا قبول او راجع به معاملات تجارتي اش مستلزم
بطلان نمي گردد مگر اينكه بر خلاف آن تصريح نموده باشند و يا از ماهيت معامله
استدلال شود.
حصه دوم
تفسير عقود تجارتي
ماده 619 ـ اگر معني عبارت كه در يك معامله تجارتي تحرير ميشود واضح و منطقي
باشد بمعناي ظاهري آن اعتبار داده ميشود اگر عبارتي منافي مقصد بديهي باشد در
اينصورت به مقصد اعتبار داده ميشود.
ماده
620 ـ
در صورتيكه عبارت امكان تعبيرات متعددي را داشته باشد مقصد مشترك طرفين از
مندرجات ديگر مقاوله باعرف و عادات و تعاملات و احواليكه در زمان تنظيم مقاوله
موجود باشد و يا نظر بسوابق تطبيقات در گذشته تعيين ميشود.
ماده
621 ـ
در صورتيكه عبارت معني متعدد و مشترك داشته باشد بهر معني كه قرينه افاده
نمايد بهمان معني تفسير ميشود.
ماده
622 ـ در
صورتيكه عبارت مقاوله بمني متعددي تعبيرشود و مطابق حكم ماده (620) مقصد
حقيقي طرفين تعيين شده نتواند مقاوله به له متعهد و عليه متعهد له تفسير
ميگردد.
ماده
623 ـ اعتبار
عرف تجارتي و احكام قانوني در معاملات تجارتي مور است مگر اينكه صراحتا جانبين
بر خلاف آن موافقت نموده باشند.
حصه سوم
وسائل ثبوت عقود تجارتي
ماده 624 ـ محكمه باستناد و مقاولات تجارتي بر ثبوت عقد حكم صادر مي
نمايد. ودر صورتيكه حكم ديگري در اين قانون موجود نباشد از شهادت شهود قراين و
امارات استفاده ميتواند اندازه مدعي به درين قاعده نزد محكمه فرقي نميكند. ماده
625 ـ اعاده يك سند به مديون درصورتيكه خلاف آن ثابت نشود دليل تاديه بدل
سند محسوب ميشود.
ماده
626 ـ
سند يا مقاوله يك معامله تجارتيكه اثبات آن لازم به سند نبوده ابهام داشته
باشد محكمه ميتواند از روي شهادت قرائن و امارات اصدار حكم نمايد.
ماده
627 ـ
اقرار قابل تجزيه نيست. بنابران لازم است بياني كه مدعي عليه ميكند يا تماما
رد يا قبول شود.
ماده
628 ـ در
صورتيكه مقاوله تحريري وجود نداشته باشد شخصيكه يك بيجك را صراحتا يا ضمنا
قبول ميكند چنان شمرده ميشود كه مندرجات آنرا هم قبول نموده است. شخصيكه بيجك
ميگيرد اگر از تاريخ گرفتن آن در مدت بيست روز اعتراضي در محتويات آن نكند
چنان تلقي ميشود كه مندرجات آن را قبول نموده است.
فصل سوم
(بيع تجارتي)
(حصه اول)
(احكام عمومي)
ماده 629 ـ رضاي طرفين به نسبت مبيعه و قيمت انعقاد بيع دانسته ميشود
اطلاع قيمت جاريه و ارسال كتلاك و يا عرضه فروش كه بدون تعيين ماهيت و مقدار و
قيمت اشياء بعمل مي آيد ايجاب شمرده نميشود.
ماده
630 ـ اگر بايع مال غير را فروخته باشد مشتري مالك آن شده نمي تواند ولي
بايع مكلف است كه يا مال را خريداري و بشمتري تسليم نمايد و يا اگر خساراتي
بيشتري وارد شده باشد آنرا جبران كند.
ماده
631 ـ اگر
يك تاجر اموال منقوله شخص ديگري را فروش و تسليم نمايد در صورتيكه مشتري بر
حقيقت آن علم نداشته باشد مالك مبيعه دانسته ميشود اگر ثابت شود كه مبيعه
اموال مفقود و يا مسروقه بوده باشد مالكيت مشتري سلب ميگردد.
ماده
632 ـ بيع اموال تجارتي كه در زمان عقد موجود نبوده و در وقت تسليم قابل
تدارك باشد معتبر است. ماده 633 ـ اگر در حين عقد احتمال اتلاف مال از طرف
جانبين در نظر گرفته شده باشد بيع آن جايز است در صورت تحقق احتمال مشتري حق
استرداد قيمت را ندارد.
ماده
634 ـ تمام مصارف متعلق به تسليم مبيعه مثل وزن و اندازه به بايع مربوط و
مصارف متعلق به تسليم از قبيل مصارف تحويل و حمل و نقل به مشرتي عايد است مگر
اينكه در مقاوله و يا عرف و تعامل تجارتي بر خلاف آن قبول و معمول باشد.
ماده
635 ـ اگر
ارسال مبيعه از محل ديگري بمشتري لازم باشد و راجع به صورت ارسال از طرف مشتري
شرطي گذاشته نشده باشد بايع درين حال در انتخاب وسايل حمل ونقل اموال و حفاظه
آن مثل مشتري اقدام مي نمايد.
ماده
636 ـ
ارسال مبيعه از طرف بايع به اقامتگاه مشتري و يا ارسال آن در يك محل ديگري كه
درمقاوله تصريح شده است در حكم تسليم است ولي اگر بايع مبيعه را توسط شخص فرستاده
و به او امر نموده باشد كه اگر مشتري قيمت آنرا و يا تامينات لازمه را ندهد
مبيعه را تسليم نكند صرف فرستادن مبيعه تسليم دانسته نميشود.
ماده
637 ـ ارسال
محموله (كسانمينت) مبيعه و يا نظر به موافقه بائع وضع مارك مشتري بالاي مبيعه
در صورتيكه امتعه از طريق خشكه ـ بحر دريا و كول در حال حمل و نقل باشد در حكم
تسليم است.
ماده
638 ـ اگر مشتري اموال را كه از حيث عمده فروشي مقدار آن معين باشد خريده
باشد به تسليم يك قسمت آن اجبار شده نميتواند ولي اگر مشتري تسليم تدريجي را
قبول نموده باشد بايع را به تسليم قسم باقيمانده مجبور ميتواند و يا بواسطه
عدم تسليم باقيمانده مال عقد را فسخ و خساره را كه ازين حث متحمل شده است
مطالبه نمايد.
ماده
639 ـ مشتري ميتواند كه انوايس مبيعه را و اگر قيمت تاديه شده باشد درج آن
را در انوايس تقاضا نمايد.
ماده
640 ـ
بعد از تكميل عقد خساره كه به مبيعه واقع ميشود ولو اتفاقا باشد عائد بمشتري
است اگر خساره ناشي از تقصير و يا حيله بايع و يا معايب مبيعه باشد مربوط به
بايع است.
ماده
641 ـ
در احوال ذيل بعد از تكميل عقد خساره كه به مبيعه برسد به بايع مربوط است. اول
ـ اگر مبيعه مشخص و معين نبوده و براي اثبات ماهيت آن علائميكه از ديگر اشياي
هم جنس تفريق و تميز شود وضع نشده باشد. دوم ـ اگر مبيعه ئيكه براي تسليم وزن
تعداد و اندازه نمودن آن لازم است قبل از وزن تعداد تغير و يا تلف شده باشد
(ولي اگر مشتري با وجود اخطار در وزن تعداد و اندازه نمودن حاضر نشده باشد و
يا شخصي را از طرف خود نفرستاده باشد خساره عايد به مشتري است). سوم ـ اگر
تسليم مبيعه به آينده شرط شده باشد. چهارم ـ در حال آماده بودن مشتري براي
تسليم گرفتن مبيعه اگر بايع با وجود اخطار مبيعه
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شرکت خدمات حقوقی ومشوره دهی دادگستر