۱۳۹۳ خرداد ۳۱, شنبه

حقوق سیاسی اتباع

شرکت خدمات حقوقی ومشوره دهی دادگستر !



بسم الله الرحمن الرحیم

حقوق سیاسی اتباع

انسان صرف به دلیل انسان بودنش واینکه دراجتماع زندگی کرده وبادیگران ارتباط دارد، دارای سه نوع حقوق است که باید ازطرف دولتها مورد حمایت قرارگرفته وازجانب مردم احترام گردد که این حقوق به سه دسته تقسیم گردیده وعبارت اند از حقوق سیاسی، حقوق عمومی وحقوق خصوصی.

1-   حقوق عمومی :- عبارت ازحقوقی است که لازمه شخصیت انسانی است وهمه افراد باید آزآن برخوردارگردند. مانند حق حیات ، حق داشتن کار حق داشتن آزادی و....

2-   حقوق خصوصی :- عبارت ازرابطه است که شخص با فرد بخصوصی یابامالی پیدامیکند ودرنتیجه این رابطه اختیاراتی را پیدامیکند که دیگران آن رابطه واختیارراندارند. ولی مکلف به رعایت واحترام آن هستند . مثل حق مالکیت ، حق ابوت و....

3-   حقوق سیاسی :- عبارت ازحقوقی است که اتباع یک کشور دارند .بان وسیله درحاکمیت مشارکت مینمایند . این حقوق رابیگانگان ندارند .

به عبارتی دیگر : حقوق سیاسی عبارت ازحقوقی است که فرد آنرا به عضو بودنش درهیئت سیاسی به دست میآورد .

ویا: عبارت ازحقوقی است که تنهابه اتباع داخل یک کشور تخصیص داده شده است  .

که مقصد مادراین برنامه آموزشی صرف مطالعه حقوق سیاسی افراد دریک جامعه منیحیث یکی ازبنیادی ترین موضوعات حقوقی میباشد که مفصلا صحت خواهیم کرد .

  ممیزات حقوق سیاسی:-  چنانچه ازتعریف برمیآید ، حقوق سیاسی نسبت به سائر رشته های حقوقی دارای ممیزات وتفاوت های است که میتوان آنهارا چنین خلاصه نمود :-

1-   این دسته ازحقوق تنها به اتباع یک کشور تعلق دارد وخارجی هاازن مستفید نمیگردند .

2-   فرد نمتواند به صورت انفرادی ازنتایج این حقوق مستفید گردد، بلکه افراد ملت مشترکا میتوانند ازنتایج آن بهره مند گردند .

3-   این حقوق مبین رابطه سیاسی فرد با قدرت سیاسی یا دولت  است .

انواع حقوق  سیاسی :- ازآنجائیکه موضوع حقوق سیاسی برسی حضور سیاسی یک فرد درجامعه وهمچنین مطالعه رابطه فرد با قوه حاکمه میباشد میتوان حقوق سیاسی اتباع را به گزینه های ذیل تقسیم نموده عبارت دانست از :-

 الف ، حق داشتن تابعیت :-  

اول :-  تعریف تابعیت :- تابعیت درلغت به معنی پیروی ودنباله روی است  ودراصطلاح تابعیت عبارت ازرابطه سیاسی ،حقوقی ومعنوی  یک شخص بایک دولت معین میباشد، بطوریکه حقوق وتکالیف شخص ازهمین رابطه ناشی میگردد .

درتفصیل قیود موجود درتعریف تابعیت میتوان توضیح داد که : سیاسی بودن رابطه تابعیت به دلیل این است که این رابطه ناشی ازقدرت دولت است که فرد راازخودش میداند . و حقوقی بودن این رابطه به این لحاظ است که این رابطه ناشی ازقرارداد فرضی است که میان دولت ازیک طرف وشخص تبعه ازطرف دیگر منعقد میگردد وبراساس این قرارداد طرفین دربرابر همدیگر حقوق وتعهداتی پیدا مینمایند. ونتیجتا تبعه مکلفیت پیدا میکند تا ازقوانین کشور متبوع اطاعت نماید.ودولت نیز براساس این قرارداد باید ازطریق وضع قوانین مناسب ازاتباع خویش حمایت نمایدو....

اما اینکه میگوئیم رابطه تابعیت میان فرد ودولت رابطه معنوی نیز هست به این دلیل است که یک شخص زمانی که به عنوان تبعه یک کشور محسوب گردد ، لازم نیست که حتما درقلمرو مکانی آن کشور زندگی کند ، یعنی اگر ازمحدوده جغرافیایی آن کشور خارج گردید دیگر این رابطه باقی نماند بلکه این رابطه درهرجا همراهش میباشد مثل اینکه یک فرد افغانی اگربیرون ازاین کشورهم زندگی نماید بازهم افغانی است اگر چه قوانین کشور دیگری بالایش قابل تطبیق باشد . بناء موجویت جنبه معنوی میان فرد تابع ودولت متبوع موجود میباشد .

دوم :- انواع تابعیت  :- تابعیت به دونوع است ، وعبارت ازتابعیت اصلی یاتابعیت مبدآ و تابعیت اکتسابی که ذیلا تعریف میگردد :-

  = تابعیت اصلی ، عبارت ازتابعیتی است که ازبدو تولد به طریقی بر شخص ازابتدای طفولیتش تحمیل شده باشد ، که این نوع تابعیت از طریق سیستم خاک وسیستم خون تحصیل میگردد .

 = تابعیت اکتسابی ، عبارت ازتابعیتی است که شخص درحیات خود بافاصله ای بعد ازتولد به دست میآورد .

سوم ، طرق کسب تابعیت:-

1-   کسب تابعیت اصلی :- اولین راه دارا شدن تابعیت ، تابعیت تولدی یاتابعیت اصلی است که به نام تابعیت مبدا نیز یاد میگردد که باتولد ، طفل براساس یکی ازسیستم های خون یاخاک اعطاء شده ویاتحمیل گردد .

2-   کسب تابعیت اکتسابی :- مقصود ازتابعیت اکتسابی تنها تابعتی نیست که شخص بااراده خود به تحصیل آن اقدام کند.بلکه مقصود ازان هرتابعیتی است که پس ازتولد برای شخص پدید میآید . این تابعیت نیز براساس نقش اراده فرد ودولت درپیدایش ،نه استمرار آن  به انواع گوناگون تقسیم میشود که قرارذیل اند :-

 = تابعیتی که براساس اراده شخص کسب میگردد {تحصیلی } :-

کسب این تابعیت از طریق درخواست شخص بیگانه وباموافقت دولت طرف مقابل وصدور سند تابعیت صورت میگردد .که دوعنصر دارد اراده شخص بیگانه و تائید دولت .

 = تابعیت تبعی :-

تابعیتی راگویند که به فرزندان صغیر وهمسر شخص پذیرفته شده اعطاء میشود .که کسب این تابعیت خارج ازاراده شخص بوده وبه تبع اراده پدر یاشوهر بدست میآید.

 = تابعیت تحققی {ازطریق ازدواج } :-

این نوع تابعیت درکشورهای است که وحدت تابعیت میان زوجین را لازمی میدانند ودرصورتیکه زوجین تابعیت واحدی نداشته باشند . واکثرا باید تابعیت زوج بالای زوجه تحمیل گردد .

 = تابعیت اجباری :-

این نوع تابعیت صرفا برمبنای تحمیل دولت ایجاد میگردد، یک مورد بیشتر ندارد وآن عبارت ازتغیر جغرافیای سیاسی بخشی ازسرزمین که خود به دوصورت فرعی تحقق میپذیرد .

-         آنست که بخشی ازسرزمین یک دولت ازآن منفصل شده باشد وبااعلام استقلال ، دولت جدیدی پدیدآید ودراولین گام برای تعیین اتباع خود تابعیت رابرای اتباع خود بطوراجباری حداقل بربخشی اازمردم ساکن آن سرزمین تحمیل میکند .

-         گاهی بنابرهردلیلی قسمتی ازخاک یک دولت ضمیمه دولت دیگر میگردد دولت جدیدتابعیت خودراابرافراد ساکن منطقه انضمامی تحمیل کند.

 = تابعیت رجوعی :-

هرگاه شخص پس ازانکه تابعیت قبلی خوشی راکه بنابرهردلیلی ازدست داده باشد، دوباره به دست آورد تابعیتش رجوعی گفته میشود .

چهارم ، قواعد تابعیت در حقوق افغانستان :-

ازآنجائیکه هرمملکتی بنابر مصالح اقتصادی، سیاسی، احتماعی، مذهبی و.... احکام معینی رادررابطه به حق تابعیت وضع نموده است . افغانستان نیز احکام مربوط به تابعیت را درسیستم حقوقی خویش جای داده است که میتوان این احکام رابه سه دسته تقسیم نمود که عبارت اند از : طرق تحصیل تابعیت ، قاعده ازدست دادن تابعیت  ، قاعده اعاده تابعیت ؛ که هرکدام راذیلا تفصیل میدهیم :-

= طرق تحصیل تابعیت :- تحصیل تابعیت درافغانستان ازطهار طریق ممکن است :-

-         کسب تابعیت به اساس سیستم خون :- حقوق افغانستان این سیستم رابرای کسب تابعیت به رسمیت شناخته است چنانچه فقره "2" ماد ه "9" قانون تابعیت افغانستان مشعر است {شخصی که درقلمرو افغانستان یاخارج ازآن، ازوالدین افغانی که تابعیت افغانستان راداشته باشند تولد گردد، تبعه دولت افغانستان محسوب میگردد}.

-         بدست آوردن تابعیت به اساس سیستم خاک :- طبق قانون تابعیت کسب تابعیت ازطریق سیستم خاک نیز ممکن است .

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شرکت خدمات حقوقی ومشوره دهی دادگستر