۱۳۹۳ تیر ۱۱, چهارشنبه

پروژه عدالت افغانستان

شرکت خدمات حقوقی مشوره دهی دادگستر
 
جنایتکاران جنگی در دیگر کشورها
 
یک تعدادی از کشورها مانند بریتانیا و هالند فعلاً در پروسه تحقیق و استنطاق افغانهایی که در مرزهای آنها زندگی می کنند و متهم به شکنجه و جنایات جنگی می باشند قرار دارد. پروژه عدالت برای افغانستان این کوششها را حمایت کرده و دیگر کشورها را تشویق به همین کار می کند. این اتهام نامه ها و کیفر خواستها این سیگنال مهم را می رساند که جنایتکاران جنگی ایمن نمی باشند.
 
در این گزارش، ما نام برده ایم از یک تعداد از متهمین جنایتکاران جنگی که فعلاً ساکن در پاکستان می باشند و یا به طور متناوب به پاکستان سفر می کنند. مهمترین این افراد قوماندان برجسته طالبان، ملا دادالله است که مسوول تعدادی از قتلهای دسته جمعی درافغانستان می باشد. بقیه موارد شامل قوماندانهای با سابقه مجاهدین می باشد که در مورد شرکت داشتن آنها در ترورهای سیاسی و قتلهای دسته جمعی شواهد و مدارک موجود می باشد. 
 
 
 
 

2  نقض حقوق بشر بین المللی و قوانین انسانی در سال 1978 الی 1992

 

2-1 کودتای حزب دموکراتیک خلق و تجاوز شوروی

 
جنگی که در افغانستان حدود ربع قرن طول کشیده از 27 آپریل 1978 شروع شد زمانیکه حزب دموکراتیک خلق افغانستان (PDPA) که یک شاخه کوچک جداشده از حزب مارکسیست- لنینیست، یک کودتا به راه انداخته و رئیس جمهور محمد داود خان را سرنگون کرده و وی را با اکثریت اعضای فامیلیش کشتند. سپس حزب دموکراتیک خلق به مبارزه نابرابر و جاه طلبانه مبادرت ورزیده تا افغانستان را به یک حالت مدرن سوسیالیست تبدیل کند. در جریان این مرحله، نیروهای حزب خلق عمدتاً از سازمان اطلاعات (خاد) علاوه بر پولیس و اردوی ملی مرتکب جنایات جنگی به مقیاس وسیع شده اند. مبادرت به اصلاحات و اقدامهای سرکوبگرانه حزب خلق برای آوردن مردم به تفکر خودشان، جرقه های مقاومت را در اطراف شهرها روشن ساخت. حزب خلق قیامها را سرکوب کرد ولی عدم حمایت همه جانبه از انجام اعمال سیاسی شان، خودشان را در وضعیت بغرنج غیر قابل کنترل یافتند. یک سال بعد از کودتا رژیم با شورشهای گسترده در اردو روبرو شد.
 
فرقه های داخلی حزب خلق در خونریزی ها و کشتارها دست داشتند. حزب به دو شاخه خلق و پرچم تقسیم شد. بعد از کودتا رهبر جدید حزب از جناح خلق، اعضای رهبری حزب از شاخه پرچم را پاک سازی نمود. حداقل صدها تن را کشت ومابقی را زندانی و یا به عنوان سفیر به خارج از کشور تبعید نمود.
 
رهبران خلق یک لیستی از اصلاحات را پیش رو گرفتند که شامل طرح حذف تمام مخالفینشان و تبدیل ساختار اجتماعی افغان می شد. دستگیریهای گسترده و قتل عام ها بلافاصله بعد از کودتا شروع شد و آنهایی که متهم به مخالفت با رژیم و اصلاحاتش بودند را هدف قرار می داد که عبارت بودند از: مامورین دولتی سابق، رهبران مذهبی، رهبران قومها، معلمین و باقی روشنفکران و فعالان سیاسی به شمول مائویست ها، اسلام گرایان، و نژاد  گراها . دستگیری های گسترده در شهر معمول بود و سرنوشت بسیاری از دستگیر شدگان در پل چرخی – زندانی در اطراف کابل- و یا جاهای دیگر مرگ بوده است. تا سال 2005 هیچ تلاشی برای نبش قبر اشخاصی که گفته می شود در گورهای دسته جمعی مجاورت زندان دفن هستند، نشده است.
 
معاون نخست وزیر حزب خلق، حفیظ الله امین، یک قوه محرک پشت سر اقدامات دولت برای سرکوبی مخالفین بود. علیرغم وحشی گری های زیادی که در این دوره، 1978-1979، به وقوع پیوسته، بسیار اسناد کم از واقعات و حادثات این دوره وجود دارد. پروژه عدالت افغانستان، تحقیق و تفحص مستقلی را به ارتباط حادثات دستگیری های بی مورد، شکنجه و قتلهای بدون محکمه این دوره انجام داده است. ما همچنین تحقیق کرده ایم به ارتباط یک تعداد از مفقودالاثری ها ، آدم ربایی و توقیف های پنهانی اشخاص، که معمولاً همراه با شکنجه و قتل عام های بدون محکمه همراه بوده است. اینگونه اعمال جرم و جنایت علیه انسانیت محسوب می شود. تعداد مفقودی ها که از آپریل 1978 تا دسامبر 1979 به وقوع پیوسته نا مشخص می باشد اما در حدود ده ها هزار نفر تخمین زده می شود. حادثات شکنجه، مفقودی و قتل های بدون محکمه که در این راپور آمده است فقط بیانگر نمونه های کمی از جنایات بی شمار که به وقوع پیوسته ، می باشد.
 
سرکوب ها شکل دیگر به خود گرفت، حزب خلق مناطق مقاومت کنندگان را بمباردمان نموده و تعداد زیادی غیر نظامی کشته شد. پروژه عدالت افغانستان مبارزه های حزب دموکراتیک خلق را مقابل مخالفان محلی در لوگر، بامیان و ننگرهار تحقیق نموده است. در هر مورد از درگیریها شامل بمباردمان قریه ها در مناطق مستقر مخالفان بوده است. در بیشتر موارد بمباردمان ها نا مشخص و بی تناسب بوده که تعداد زیادی غیر نظامی کشته شده است. شهودی که پروژه عدالت افغانستان همراه آنان مصاحبه نموده ، از عملیات های جستجو و تلاشی که منجر به دستگیری مردان و سپس ناپدید شدنشان می شده است، شرح داده اند.
 
این ظلم ها جرقه قیامها و شورش ها را در داخل اردوی افغان مشتعل ساخت که ثبات رژیم را تهدید می کرد. این گزارش شرح تعدادی از این قیام ها در کنر، هرات، کابل و هزاره جات و تلاشهای دولت برای سرکوبی آنها را در بردارد. شورش در گارنیزون هرات در مارچ 1979 ممکن یک نقطه عطف برای پالیسی شوروی و تصمیمش برای حمله در دسامبر 1979 به حساب آید. پاسخ دولت حزب دموکراتیک خلق به این قیامها یکی از شدیدترین جنایات جنگی  در آن دوره بشمار میرود.
 
تجاوز شوروی تغییری در تاکتیک جنگ به همراه آورد. قوای شوروی امین را به قتل رسانده و ببرک کارمل از جناح رقیب (پرچم) را به جای وی جایگزین نمودند. با آگاهی از ضرورت حمایت از حزب، شوروی ها قتل عامهای روشنفکران، رهبران مذهبی و دیگران را متوقف ساخته و به جای آن راه های سیستماتیک جاسوسی و اهداف سرکوبگرانه را اتخاذ نمودند. پولیس مخفی، خدمات اطلاعات دولت یا خاد به تقلید از KGB شوروی تنظیم شد. خاد به قتل عام های بدون محکمه به مقیاس وسیع، توقیف ها و شکنجه های افراد مظنون به حامی مجاهدین (مقاومان) مبادرت ورزید. در اطراف شهرها بمباردمان های نامشخص یک عمل معمولی شده که بی شمار غیر نظامیان کشته شده اند. در اوائل دهه 1980 بیشتر پناهندگان که به پاکستان رسیده بودند اظهار داشته اند که آنها به خاطر بمباردمان گریخته اند. بمباردمان غیر مشخص منجر به تشکیل یک گورستان تجاوز به حقوق بین المللی شد. پروژه عدالت افغانستان یک تعداد از این حادثات را در این راپور آورده است. اما این حادثات کمی که مستند داشته ایم باید به عنوان نمونه ای از اعمال انجام یافته در بسیاری جاها تلقی شود که باعث ویرانی حومه شهرها، کشته شدن ده ها هزار نفر و آواره شدن پنج میلیون افغان شده است.
 

2-2 عقب نشینی شوروی و دولت نجیب الله 1988 الی 1992

 
دوره بین عقب نشینی قوای شوروی در 1988-1989 و سقوط دولت نجیب الله در 1992 ، شاهد چندین تغییرات مهم در نمونه های سوء استفاده (جنایات) توسط تمام احزاب داخل بحران بوده است. دولت برای خود یک هویت اسلامی فرا خوانده و بعضی اصلاحات را در قانون پذیرفت تا به راحتی کنترل مطلق منطقه را داشته باشد. گرچه اصلاحات به طور قابل ملاحظه زیبا بود.، دستگیریها کاهش یافت ولی متوقف نشد. بمباردمان مناطق نظامی مقاومان (مجاهدین) در اطراف شهرها به طور محسوسی ادامه یافته و تعدادی از غیر نظامیان کشته شدند.
 
در همین زمان، فرقه های مخالفان (مجاهدین) بیشتر برجسته شد به قسمی که احزاب مختلف آشکارا رقابت می کردند برای اینکه آنها سرانجام تغییر رژیم کابل را پیش بینی می کردند. این دوره همچنین شاهد امتیاز بیشتر و استقلال واقعی ملیشه هایی که به ظاهر به رژیم کمونیستی وفادار بودند ولی وفاداری آنها اصلاً بر اساس پول دریافتی شان و مبادرت آنها به ظلم مقابل غیر نظامیان و چور چپاول بود.
 
3- نقض حقوق بشر بین المللی و قوانین انسانی در دوره سلطه حزب خلق ترکی- امین، 27 آپریل 1978 الی 27 دسامبر 1979  
 
3-1 یک دوره از سرکوبهای وسیع
این دوره بیست ساله که با انقلاب ثور در 27 آپریل 1978 شروع شد، شاهد بدترین جنایات (تخطی ها) در تمام دوران جنگ بوده است. نور محمد ترکی از جناح خلق تا سمپتامبر 1979 رئیس جمهور بود که در این زمان توسط معاونش امین به قتل رسید که وی نیز از جناح حزب خلق بود. سپس امین رئیس جمهور شد. در تمام مدت این دوره وی یک قوه محرک به عقب اصلاحات اساسی بود که با بی اطلاعی پلان گذاری شده و با بیرحمی و ستمگری تحمیل شد و به زودی باعث یک سلسله قیامهای مشهور در اطراف کشور شد. همچنان رهبران حزب خلق ثابت کردند که ظالم، خشن و مایل به جنگ داخلی هستند. آنها بیشتر کشور را به ضد خودشان ساختند به خاطر دستگیری ها و قتل هزاران نفر که این گونه اعمال را تغییر انقلابی خاطر نشان می کردند. دستگیری های گسترده  و قتل مخالفان معروف بلافاصله بعد از کودتا شروع شد و مسوولینی که در حومه شهرها مخالف رژیم و اصلاحاتش بودند به شمول مامورین دولتی سابق، رهبران مذهبی، رهبران قومی، معلمین و بقیه روشنفکران را هدف قرار داد. همچنان در شهرها هم دستگیریهای مخالفان مظنون و فعالان سیاسی گسترش یافت.
 
علیرغم شرارت زیاد و جنایات بی شمار، این دوره کمترین اسناد جنگ را دارا می باشد. افغانستان از بیشتر قسمتهای جهان مجزا بوده و خبرنگاران خارجی کمی به این کشور دسترسی داشته اند، و اخبار حادثاتی که خارج از کابل به وقوع پیوسته به آهستگی در خارج از کشور جعل می شد. در نتیجه، بیشترین اطلاعات همراه پناهندگان که شروع به گریختن از کشور نموده بودند، انتقال یافت. آن عده که توانایی داشتند به اروپا، آمریکا و یا دیگر کشور ها گریختند و هزاران نفر دیگر در پاکستان و ایران مسکن گزیدند.
 
بعد از کودتا، ترکی هم رئیس جمهور شورای انقلاب و هم نخست وزیر شد. دو منشی وی ببرک کارمل (از حزب پرچم) و حفیظ الله امین معاونین نخست وزیر شدند. ترکی، دگر جنرال عبدالقادر پرچمی را به حیث وزیر دفاع  و نور محمد نور را به حیث وزیر داخله مقرر کرد. در جولای 1978 جنگ داخلی حزبی منجر به پاک سازی پرچمی ها شد، تعداد زیادی کشته شدند در حالیکه اشخاص برجسته آن به خارج به عنوان سفیر فرستاده شدند.
 
یک سازمان استخبارات جدید که مستقیم به ترکی راپور می داد تحت نام AGSA بلا فاصله بعد از کودتا تاسیس شد که توسط اسدالله سروری از جناح خلق و تو سط ترکی رهبری می شد. بعد از کودتای امین در سپتامبر 1979 وی AGSA را به KAM (سازمان استخباراتی کارگران) تغییر نام داده و در ابتدا عزیز احمد اکبری و سپس اسدالله امین را به حیث رئیس آن تعیین کرد. به هرحا امین سازمان را با اقوام و دست نشانده های نزدیکش به پیش برد. سازمان مستقیماً از طرف آلمان شرقی و روسیه سابق(USSR) حمایت می شد. جنرال نبی عظیمی، یک پرچمی سابق معاون وزیر دفاع و قوماندان گارنیزون کابل تحت نجیب الله ، در کتابش به ارتباط جنگ نوشته است که رژیم تعداد زیادی مردمان عادی، ملا ها، و روشنفکران را دستگیر کرده و در زندان پلچرخی انداخته و یا در زندان پلچرخی بدون محکمه در تاریکی شب ها اعدام نموده و در چاله هایی که آماده کرده بودند، انداخته اند. وی همچنان نوشته است که AGSA تشکیلات  ویژه ای داشت که بر اساس سازمان استخبارت سابق پایه گذاری شده بود. اسدالله سروری اولین رئیس KAM بود. فقیر محمد فقیر وزیر داخله شد زمانیکه امین روی قدرت شد. قوماندان زندان پلچرخی سید عبدالله بود.
 
در جولای 2005 سروری در محوطه NDS پهلوی صدارت، یک توقیف گاه در مجوطه نخست وزیری، طبق قوانین اداری افغانها نگهداری شده است. در سالهای بعد از سقوط دولت نجیب الله وی در توقیف گاهی در دره پنجشیر نگهداری شده است.
 

3.2  گزارش گذرا از دستگیریها، مفقودالاثریها و قتل های بدون محکمه

 
عمل دستگیریهای غیر مسوولانه یک نمونه مشابه در تمام نقاط کشور بوده است. در بسیاری موارد جاسوسان استخبارات AGSA و بعداً KAM ، دستگیریها را انجام می دادند. اولین موج سرکوب ها پیشگیری کننده بود. در میان هزاران دستگیر شده که بلافاصله بعد از کودتا اتفاق افتاد افراد یا فامیل هایی بودند که برای رژیم نو مخالفین بالقوه محسوب می شدند. رهبران اجتماعی، سیاسی یا گروه های مذهبی، افراد مسلکی از هر بخش و باقی اعضای صنف های آموزشی . بنا بر این روءسای قومی، اسلام گرایان، مائویست ها، استادان آموزش دیده غرب و رهبران دینی همه قربانیان و متضررین رژیم شدند.
 
زمانیکه حزب دموکراتیک خلق پروگرامهای اصلاحی خود را به راه انداخت، با مقاومت ویژه در مناطق اطراف روبرو شد. رژیم کوشش نمود که مقاومت را سرکوب کند به وسیله خشونت بیشتر با دستگیری اعضای فامیل رهبران محلی و اشخاص ذی نفوذ به عنوان گروگان ها و کشتن آنها در صورت ادامه مقاومت و دستگیری افراد مشخص، مالکان زمین، معلمان مکاتب و یا بقیه مسئولینی که در موضع مخالفت با اصلاحات بودند. شمار کسانی که ناپدید شده و کسانی که کشته شده بودن و یا در زندان مردند به ده ها هزار نفر فقط در همین دوره بیست ماهه می رسد.
 
گرچه گزارشهای مفصل از این حادثات که مستند شده اند کم می باشد، تعدادی از آنها در گزارش حقوق بشر شرج داده شده اند. سازمان عفو بین الملل گزارش کرده که در جولای و آگست 1978 چندین از اعضای فاکولته ها از دانشگاه کابل دستگیر شده و در جریان همین دوره صدها وابسته پرچمی دستگیر شده اند.
 
در بیشتر مواردی که AJP تحقیق نموده است اعضای خانواده هایی که شهود بودند دلیلی برای دستگیری ارائه نکرده اند و متعاقباً قادر نبودند در مورد فامیل هایشان از محل تقریبی و یا سرنوشتشان کدام معلوماتی بیان بدارند. در بسیاری موارد آنهایی که توقیف شده اند بلافاصله بعد از دستگیری به قتل رسیده اند. در بعضی موارد فامیل ها قادر بودند که بازداشت شدگان را در زندان ملاقات کنند فقط به خاطر اینکه به آنها گفته شود که زندانی دیگر در آنجا نبوده است.
 
مهمترين زنداني كه توقيف شدگان را نگهداري مي كرد زندان پلچرخي بود، يك منطقه چرخ مانند بزرگ كه در زمان كودتاي 1978 هنوز تحت ترميم قرار داشت. ساختمان نيمه تمام،به ويژه عدم لوله كشي آب و توالت ها يك شرايط ترسناك زندگي را براي زندانيان به وجود آورده بود. زندان براي نگهداري 5000 زنداني ساخته شده بود در حاليكه حداقل 12000 نفر و بعد از كودتا 6000 نفر را در بر داشت. تصور قريب به يقين اين است كه هزاران نفر در آنجا به قتل رسيده و بسياري نيز از بيماري جان داده اند. توقيف شدگان همچنين در ديگر نقاط كشور نگهداري مي شدند كه بعضي از آنها با امكانات بيشتر از پلچرخي مجهز بودند.
 

3.3 دستگيري ها و مفقودالاثري ها: موارد مورد مطالعه از كابل و ولايات 

پروژه عدالت افغانستان با يك تعداد از اعضاي خانواده هايي كه افراد فاميلشان غير مسوولانه دستگير شده و بعد از دستگيري مفقود شده اند،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شرکت خدمات حقوقی ومشوره دهی دادگستر